بخش پنجم: ولايت مطلقه و اختيارات رهبر - ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیهان و عدالت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اما پس از تشكيل حكومت و وجود رهبرى و شوراى نگهبان منصوب او، اگر در قانون اساسى مقرر مى شد كه تعيين صلاحيت اعضاى خبرگان، بايد به نظر منصوبان رهبر در شوراى نگهبان يا غير آن باشد، ممكن بود چنين نقدى قابل طرح باشد، ولى چنين چيزى اصلا صورت نپذيرفت و قانون اساسى، دست مجلس خبرگان را باز گذاشته و همه مقررات اين مجلس را چه در تعداد اعضاء، چه در شرايط اعضاء، چه در كيفيت انتخاب اعضاء، چه در مدت نمايندگى اعضاء و...، بر عهده خود مجلس خبرگان قرار داده است.

در دوره نخست مجلس خبرگان كه هنوز خبرگانى تشكيل نشده بود، تعيين صلاحيت كانديداها، بر عهده فقهاى شوراى نگهبان بود، ولى طبق قانون اساسى، پس از دوره اول، تعيين مرجع رسيدگى به صلاحيت نمايندگان آتى، در اختيار خود مجلس خبرگان است و آنان مى توانند مرجع صلاحيت را تغيير دهند; يعنى اگر اكنون تعيين صلاحيت به دست شوراى نگهبان است، بنابه نظر خود مجلس خبرگان است و اگر ببينند اين روش مشكلى دارد، فورا اين ماده مصوب را تغيير خواهند داد و مرجع ديگر را تعيين مى نمايند.

اصل يكصد و هشتم قانون اساسى چنين است: «قانون مربوط به تعداد و شرايط خبرگان، كيفيت انتخاب آنان و آيين نامه داخلى جلسات آنان براى نخستين دوره بايد به وسيله فقهاى اولين شوراى نگهبان تهيه و با اكثريت آراء آنان تصويب شود و به تصويب نهايى رهبر انقلاب برسد. از آن پس هر گونه تغيير و تجديدنظر در اين قانون و تصويب ساير مقررات، مربوط به وظايف خبرگان و در صلاحيت خود آنان است ».

تذكر: آنچه در جمهورى اسلامى واقع شده، از گزند محذور «دور» و آسيب فرصت طلبى و فتنه خودمحورى و مانند آن مصون بوده است; زيرا مرجع تعيين صلاحيت، فقيهانى بوده اند كه از طرف امام راحل(رحمه الله) منصوب شدند و مجلس خبرگان، از ارتحال امام راحل(رحمه الله)، پيرامون رهبرى فقيهى بحث مى كرد كه فقهاى شوراى نگهبان، از طرف او منصوب نشده بودند. البته در مرحله بقاء، توهم محذور «دور» و مانند آن، خالى از مورد نيست، ليكن اساس رهبرى كنونى و تولى ولايت چنين والى، به دور از غائله «دور» بوده است.

بخش پنجم: ولايت مطلقه و اختيارات رهبر

«ولايت مطلقه » به چه معناست؟

پاسخ: «ولايت » يعنى والى بودن، مدير بودن، و مجرى بودن; و اگر گفته مى شود كه فقيه، ولايت دارد; يعنى از سوى شارع مقدس، تبيين قوانين الهى و اجراى احكام دين و مديريت جامعه اسلامى در عصر غيبت، بر عهده فقيه جامع الشرايط نهاده شده است و اين ولايت، همان گونه كه مكررا گفته شد، با ولايت بر محجورين كه در كتاب حجر(از كتابهاى رايج فقه) آمده، تفاوت اساسى دارد و لذا در ولايت فقيه، كسى نبايد توهم محجوريت مردم را در ذهن داشته باشد; مديريت، در هيچ جاى دنيا، مستلزم محجوريت مردم نيست و در مديريت فقيه نيز چنين است.

/ 299