«حاكم اسلامى » كيست؟
در قرآن كريم، خداى تعالى به رسول الله(عليه افضل الصلوة والتحية) فرمود: «لتحكم بين الناس بما اراك الله » (47) ;تو مبعوث شده اى تا به عنوان حاكم در بين مردم حكومت كنى; اما نه بر ميل و اراده و فكر خود، نه به آنچه مى بينى، بل به آنچه از وحى مى يابى; آنچه را كه خداى تعالى به وسيله وحى به تو نشان داد، بر اساس همان حكومت كن و بس. چون جهان را الله آفريد، همان آفريننده بايد جهان را بپروراند كه او، «رب العالمين » است و تنها خداست كه ولى و حاكم بر انسان هاست و آنان را مى پروراند و از راه وحى، مدبر و مربى انسان است. خداى سبحان براى اينكه جامعه بشرى را جز به دست وحى نسپارد، رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم را در سه مرحله، معصوم و مصون از خطا و لغزش قرار داد و او را به مردم معرفى نمود و آنگاه فرمود: تو وحى را بياب و از راه وحى بر مردم حكومت كن; يعنى بگذار وحى حكومت كند. سه مرحله وحى عبارتند از: مرحله دريافت وحى، مرحله ضبط و نگهدارى وحى، و مرحله ابلاغ و انشاء وحى. هيچ انسان عالمى با بيش از اين سه مرحله كار ندارد; اگر اشتباه مى كند، در يكى از اين سه مرحله است و اگر مصون از لغزش است، باز در همين سه مرحله معصوم است.
مرحله اول
در مرحله اول خطاب به رسولش فرمود: «نزل به الروح الامين على قلبك » (48) ;فرشته امين، اين وحى را در قلب تو القا مى كند و فرود مى آورد و آن پيك وحى، هرگز اشتباه نمى كند و هرگز كم و زياد نمى كند و هر چه را يافت، با حفظ امانت و بدون تغيير، به تو مى رساند و تو نيز آنچه را كه ما گفتيم در مقام لدن از نزد خداوند تلقى مى كنى: «انك لتلقى القران من لدن حكيم عليم » (49) .
اگر انسان علمى را از سرچشمه زلالش و از نزد «الله » دريافت كند، درباره او مى گويند: او «علم لدنى » دارد; يعنى علم او از نزد خداوند و بدون واسطه است و در اين صورت، ديگر جايى براى وهم و خيال و نسيان و شيطان نيست; در آن مقام بلند، نه شيطان مى تواند شيطنت كند و نه سهو و نسيان و تغييرى رخ مى دهد.