ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
وكالت و نيابت در امور اجتماعى، با صرف نظر از همه اشكالات و پاسخ هاى فقهى اش، هرگز در قسم سوم از امور اجتماع كه از حقوق مكتب است و تصرف در آنها، اختصاص به امامت و ولايت دارد، جارى نمى شود; زيرا همان گونه كه گفته شد (12) ، وكالت، در محدوده چيزى است كه از حقوق موكل(وكيل كننده) باشد تا بتواند آن امر مربوط به خود را به ديگرى بسپارد و اما در كارى كه از حقوق او نبوده و در اختيار او نيست، هرگز حق توكيل(وكيل گيرى) ندارد. به عنوان مثال، حكم رؤيت هلال و ثبوت اول ماه براى روزه يا عيد فطر يا ايام ج يا شروع جنگ يا آتش بس و...، نه در اختيار فرد است و نه در اختيار افراد جامعه; نه جزء وظايف مجتهد مفتى است و نه جزء اختيارات قاضى، بلكه فقط، حق مكتب مى باشد و در اختيار حاكم به معناى والى و سرپرست امت اسلامى است. همچنين، تحريم حكومتى شيئى مباح مانند تنباكو و نظائر آن، از احكام ولايى اسلام است و لذا قابل وكالت نمى باشد و مردم نمى توانند براى امرى كه از حقوق آنها نبوده و در اختيار آنان نيست، وكيل بگيرند. احكام ديگرى مانند ديه مقتول ناشناس و دريافت ميراث مرده بى وارث و همه احكام فراوان فقهى كه موضوع آنها عنوان «سلطان »، «حاكم »، «والى »، و «امام » مى باشد، وكالت پذير نيستند (13) . اقامه حدود نيز از وظايف امامت و ولايت است نه فرد و نه جامعه; و اگر چه ظاهر خطاب هاى قرآنى نظير «السارق والسارقة فاقطعوا ايديهما» (14) و «الزانية والزانى فاجلدوا كل واحد منهما مائة جلدة » (15) ، متوجه عموم مسلمين است، ليكن پس از جمع ميان ادله عقلى و نقلى، و خصوصا جمع بندى قرآن و سنت معصومين(عليهم السلام) معلوم مى شود كه همه اين عموم ها، يكسان نيستند; مثلا شركت در قتال و جنگ: «وقاتلوا فى سبيل الله واعلموا ان الله سميع عليم » (16) با شركت در قطع دست دزد و زدن تازيانه به تبهكار، تفاوت دارد و هر يك، به وضع خاص خود انجام مى پذيرد. حفص بن غياث، از امام صادق(عليه السلام) پرسيد: حدود را چه كسى اقامه مى كند؟ سلطان يا قاضى؟
حضرت در جواب فرمودند: «اقامة الحدود الى من اليه الحكم » (17) ;
يعنى برپاساختن حدود الهى و دينى، به دست كسى است كه حكومت به او سپرده شد. مرحوم شيخ مفيد(رضوان الله تعالى اعليه) در مقنعه چنين فرمود: «فاما اقامة الحدود فهو الى سلطان الاسلام المنصوب من قبل الله وهم ائمة الهدى من آل محمدصلى الله عليه و آله و سلم و من نصبوه لذلك من الامراء والحكام وقد فوضوا النظر فيه الى فقهاء شيعتهم مع الامكان » (18) ; يعنى اقامه حدود، به دست سلطان و حاكم اسلامى است كه از سوى خدا منصوب شده است كه ايشان، ائمه هدى از آل محمدصلى الله عليه و آله و سلم مى باشند و همچنين، به دست كسانى است كه امامان معصوم آنان را براى اين امر نصب كرده اند از اميران و حاكمان; و به تحقيق، امامان معصوم، تفويض كرده اند راى و نظر در اين موضوع را به فقيهان شيعه خود در صورت امكان.