ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیهان و عدالت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ضمنا اين نكته را بايد توجه داشت كه آياتى مانند «لا اكراه فى الدين »، «لست عليهم بمصيطر»، «لست عليهم بجبار»، «انك لا تهدى من احببت » (11) مربوط به «تكوين » است نه «تشريع »; زيرا در محدوده تشريع، هم جريان امر به معروف و نهى از منكر مطرح است و هم جريان حدود و تعزيرات. از سوى ديگر، ممكن است شهروندى، اصول اعتقادى اسلام را نپذيرد و در پناه حكومت اسلامى از حقوق خاص خود برخوردار باشد و احساس امنيت كند.

اگر تشكيل حكومت و اجراى دين وظيفه انبياء الهى باشد، حس مسؤوليت مردم از بين مى رود.

پاسخ: در صورتى كه انبياء الهى به تنهايى بتوانند چنين وظيفه اى را انجام دهند و مردم نقش اساسى در اين امر نداشته باشند، چنين سخنى درست است; ولى اگر حكومت دينى، حكومت امام و امت است و اولين شرط تحقق آن، حضور مردم و نقش آفرينى آنان است، رهبرى و حاكميت انبياء(عليهم السلام) در راس نظام دينى، نه تنها حس مسؤوليت مردم را تضعيف نمى كند، بلكه سبب تقويت آن نيز مى گردد. آياتى از قرآن كريم مانند «فاستقم كما امرت ومن تاب معك » (12) و «محمد رسول الله والذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم » (13) ، به خوبى نشانگر نقش مردم در كنار رهبر و وظيفه آنان در اجراى دين الهى است و حضور مسؤولانه و پرنشاط مردم در نظام جمهورى اسلامى ايران به رهبرى حضرت امام خمينى(رض)، بهترين شاهد بر تحقق احساس مسؤوليت مردم مى باشد.

مقام «امامت معنوى »، هميشه پاك بوده است; بر خلاف حكومت و رهبرى سياسى كه گاهى پاك و گاهى ناپاك بوده است و اين نشانگر انفكاك دين و سياست از يكديگر مى باشد و اگر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) حكومت كرده اند، نه به دليل آن بوده كه وظيفه تشكيل حكومت داشته اند، بلكه چون مردم آنان را بهترين انسان ها براى حكومت مى دانستند; لذا آنان را براى حكومت خود انتخاب كردند و خداوند نيز از اين انتخاب و بيعت مردم راضى گشت: «لقد رضى الله عن المؤمنين اذ يبايعونك تحت الشجرة » (14) . بنابراين، مسؤوليت اجراى احكام دين، بر عهده خود مردم و عقل عملى آنان است.

پاسخ: سياست و حكومت انبياء(عليهم السلام)، هميشه پاك بوده و هرگز به دو قسم پاك و ناپاك تقسيم نشده است; چون آن ذوات مقدس، اگر چه بشر بودند: «قل انما انا بشر مثلكم » (15) ، ولى به دليل مؤيد بودن آنان به وحى الهى: «يوحى الى » (16) ، سياست آنان هميشه حق بوده است; اما اين سياست، هرگاه غصب شود، ناپاك گرديده است دوگونه بودن(پاك و ناپاك) سياست و حكومت را نمى توان دليل بر انفكاك دين از سياست دانست; زيرا هر چه كه به عالم ملك آمده، اگر با عصمت همراه نباشد، ممكن است صاف باشد و ممكن است مشوب شود; مانند «عبادات » كه در حال معراج، هرگز ريابردار نيست، ولى نماز و زكات و... در دنيا ممكن است دوگونه باشد و حكومت نيز چنين است. بنابراين نبايد توقع داشت كه عالم ملك مانند عالم ملكوت منزه از هر عيب و نقص باشد. همچنين ممكن است شخص يا گروهى، جزء كارگزاران يك حكومت دينى به رهبرى پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم يا امام(عليه السلام) باشند و از تبهكارى پرهيز نكنند و اين، آسيبى به طهارت اصل حكومت مستند به معصوم(عليه السلام) نمى رساند.

/ 299