ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیهان و عدالت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پاسخ: اگر كسى بگويد فقيه جامع الشرايط در عصر غيبت، وكيل امام عصر(عج) مى باشد، نائب اوست، منصوب اوست، و از طرف او بر مردم ولايت دارد، همه اين تعبيرات درست است; ولى اگر كسى بگويد فقيه جامع الشرايط، وكيل و نائب و منصوب مردم است و از سوى آنان سمت يافته است، سخن درستى نيست.

اين واژه ها مانند انسان و بشر، مرادف نيستند و ميان آنها فرق دقيق وجود دارد كه موجب اختلال در اثر فقهى و حقوقى است; اگر چه ممكن است اين فرق هاى دقيق مورد توجه برخى نباشد يا در عمل رعايت نگردد. مثلا ميان «وكالت » و «نيابت » اين فرق وجود دارد كه نيابت، به شخص(فاعل) برمى گردد و وكالت، به عمل. يك وقت كسى مى خواهد خودش جايى برود ولى معذور است يا مقدورش نيست; در اينجا نائب مى گيرد كه شخص نائب در اين حالت، جايگزين شخص منوب عنه است. اما گاهى انسان شخصى را برمى گزيند تا كارى را براى او انجام دهد; در اينجا خودكار مهم است و شخص وكيل جانشين موكل نيست بلكه كار او به منزله كار موكل است. خلاصه آنكه، اگر فاعل به منزله فاعل باشد، مى شود نيابت و اگر فعل به منزله فعل باشد، مى شود وكالت.

ميان «ولايت » و «وكالت » هم تفاوت وجود دارد; زيرا وكالت با موت موكل باطل مى شود، ولى ولايت اين چنين نيست; يعنى اگر يكى از امامان معصوم(عليهم السلام) كسى را در امرى وكيل خود قرار دهد، پس از شهادت يا رحلت آن امام، وكالت آن شخص باطل است; مگر آنكه امام بعدى وكالت او را تداوم بخشد; اما در ولايت چنين نيست و اگر كسى منصوب امامى باشد و از سوى او ولايت بر وقف مثلا داشته باشد، با شهادت يا رحلت آن امام، ولايت اين شخص باطل نمى شود; مگر آنكه امام بعدى او را از ولايت عزل فرمايد.

نكته ديگر آن است كه اين امور، مانعة الجمع نيستند; يعنى امام معصوم(عليه السلام) مى تواند در امرى به شخصى وكالت بدهد و در امور ديگر براى او ولايت جعل كند و در جاى ديگر، او را نائب خود قرار دهد.

منصوب بودن فقيهان از سوى حضرت ولى عصر(عج) چگونه است; آيا خود ايشان به وسيله دليل لفظى نصب فرموده اند يا به دليل عقلى ثابت مى شود كه فقيهان منصوب ايشانند؟

پاسخ: يك وقت است كه با دليل نقلى ولايت فقيه را ثابت مى كنيم; در اين حالت، خودشان اجازه داده اند و نصب فرموده اند. اگر مقبوله عمربن حنظله تام بود، اگر چه سخن امام صادق(عليه السلام) است، ولى سخن امام زمان(عج) نيز هست. بيان لطيفى فقهاى ما در اين زمينه دارند. مرحوم صاحب جواهر(رض) مى فرمايد: «لان كلامهم جميعا بمنزلة كلام واحد يفسر بعضه بعضا» (94) ; يعنى مجموعه سخنان امامان معصوم(عليه السلام)، مانند كلام واحدى است كه اجزاء آن، با يكديگر هماهنگ مى باشند و هر يك، ديگرى را تفسير مى كند. در بعضى نصوص نيز نقل شده كه از امام صادق(عليه السلام) سؤال كردند كه اگر ما چيزى را از شما شنيديم، آيا مى توانيم اين سخن را به آباء و اجداد گرامى تان نسبت بدهيم و بگوئيم آنان چنين گفته اند؟ آن حضرت فرمود: آرى (95) .

/ 299