ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

آنچه كه دشمنان فريبكار اسلام و دوستان فريب خورده و به غفلت نشسته آن را ترويج و منتشر مى سازند، برخى به نفى ولايت فقيه و قهرا حكومت دينى منتهى و برخى با مشوه كردن و مبهم و متشابه نشان دادن اين «محكم دينى » و ترديد در دينى بودن و منبعث بودن آن از متن دين كشيده شده است. برخى تلاش مى كنند با قرار دادن مردم در مقابل جريان ولايت فقيه، آن را يك حقيقت استبدادى و تحكمى بنمايانند و عده اى از آنان، با طرح مخالفت دانشهاى بشرى و تجربيات ارزشمند انسانى با نظام ولايت فقيه يا ترديد داشتن در آن، آن را كهنه و ارتجاعى معرفى مى كنند; و نمونه هايى ديگر از اين دست تقابل فكرى كه اگرچه اين قرائت ها و نگرشها در نهايت، در جهت شفافيت بيشتر جريان ولايت فقيه است، ليكن ممكن است عده اى ناآگاه و يا افرادى كه بينش زهرآلود دشمن بر فكر آنها نشست، از اين حركت عظيم دينى و مردمى بازمانند و خسارت جبران ناپذيرى به خود و امت اسلام وارد آورند.

ظرافت موضوع ولايت فقيه و نوپايى طرح آن و تراوش ذهنى انديشمندان از سويى، و هجوم فكرى و فرهنگى بيگانگان براى ايجاد ترديد و تزلزل در آن از سوى ديگر، سبب طرح پرسش ها و شبهاتى در اين زمينه گرديده و ضرورت روشنگرى بيشتر و نوپردازى قوى تر را نمايان ساخته است.