ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اسلام، به جامعه برين انسانى با ديده تكريم مى نگرد و در ساختن آن سعى بليغ دارد. اهتمام اسلام به جامعه را مى توان از اين نكته به خوبى دريافت كه نوع احكامش را به صورت جمعى تنظيم كرده و در هنگام تزاحم مصلحت فرد و جامعه، مصلحت جامعه را بر سود و مصلحت فرد، مقدم داشته است. با يك نگاه اجمالى به مجموعه احكام اسلام، روشن مى شود كه روح جمعى، در همه احكام و حكم اسلام منتشر و مفروش است; همان گونه كه گلاب در برگ گل مفروش و منتشر گشته است; و همان گونه كه با گرفتن گلاب از گل، برگ هاى گل، فاقد طراوت و عطر بويا و منظره زيبا مى شود، اگر از احكام اسلامى، دستورهاى اجتماعى آن روز، و از مسلمانان، روح جمعى آنان گرفته شود، بى خاصيت مى گردد. به عنوان نمونه مى توان به نماز اشاره نمود. درباره نماز كه وظيفه هر شبانه روز مسلمانان است، دستور داده شده كه به جماعت برپا شود و از سوى ديگر، تاكيد گشته كه اين فريضه، در مسجد و محل اجتماع مؤمنين انجام گيرد: «لا صلوة لجار المسجد الا في المسجد» (121) ; يعنى نمازى براى همسايه مسجد نيست مگر در مسجد; و براى آنكه اجتماعات عبادى كوچك در طول هفته، به صورت اجتماعى عمومى از مؤمنين يك شهر درآيد، دستور برقرارى نماز جمعه داده شده: «يا ايها الذين امنوا اذا نودى للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الى ذكر الله وذروا البيع » (122) و براى حفظ عظمت و اهميت اين نماز پرشكوه جمعه، دو حكم فقهى درباره آن عنوان گرديده است: اول آنكه تا شعاع يك فرسخى نبايد نماز جمعه ديگرى برگزار شود و دوم اينكه تا شعاع دو فرسخى، همه كسانى كه عذرى ندارند، موظف به شركت در نماز جمعه مى باشند. نماز عيد فطر و قربان نيز اجتماع بزرگ ترى از نمازگزاران شهر است كه براى تامين شكوهمندى چنين اجتماع عبادى، دستور رسيده است كه به صحرا برويد و در فضاى باز و وسيع و در زير آسمان، گرد هم آييد و يك معبود را با يك ندا و نوا بپرستيد.