عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا به راستي پيوند قلب پيچيده تر است يا ساختمان خود قلب پيوند قلب در برابر اصل ساختمان آن مانند اين است كه لامپي را از سرپيچي باز كنيم و به جاي ديگري بزنيم، چنين عملي نسبت به ساختن اصل لامپ بسيار ساده و بي ارزش است. جايي كه پيوند قلب به علم، دانش، عقل، هوش، طرح و نقشه نياز دارد، طبيعي است كه ساختن خود قلب به سازنده اي دانا و توانا نيازمند است.

لوله كشي يك شهر يا يك مؤسسه وحتي يك خانه محقر و كوچك نياز به نقشه و هندسه دارد، سراسر بدن ما به وسيله رگ ها و مويرگ هايي كه به مراتب از مو نازك تر و ظريف تر است لوله كشي شده و خون با يك گردش سراسري خود كه در هر دقيقه دو بار انجام مي گيرد، بيش از ده بيليون ميليارد سلول بدن انسان را شستشو مي دهد و خود در پيچ و خم هاي تاريك اعضاي بدن حتي در لابه لاي طبقات حساس مغز و پرده هاي ظريف چشم جريان پيدا مي كند و غذاي لازم هرعضوي را به آن مي رساند.

آيا مي توان گفت كه چنين دستگاه ظريف و بديعي كه تصور آن از توانايي انديشه بشر بيرون است، آفريدگاري عالم و توانا ندارد و مصنوع تصادف است.

مغز از اسرارآميزترين اعضاي بدن انسان است و اطلاعات بشر از اين كانون اسرار و نحوه فعاليت آن بسيار اندك است.

از ميان جانوران، تنها انسان است كه در پرتو رشد قواي دماغي مي تواند تعقل كند و از مسأله اي بر مسائل بي شمار ديگر استدلال نمايد، در حالي كه شعور حيواني چنين نيست و شعور آن يك نواخت است، يعني امروز، مورچه همان كاري را انجام مي دهد كه نسل ديرينه او انجام مي داده است. اصول خانه سازي او از روز نخست تا كنون يك نواخت بوده و هست و به قول برخى، شعور حيواني بسان نوايي ساده است كه از ني برمي خيزد و در عين لطافت و زيبايي بسيار محدود است، بر خلاف شعور انسان كه دايره فعاليتش بسيار وسيع و گسترده است.

هنگامي به عظمت مغز پي مي بريم كه بدانيم مغز، حس و حركت بدن انسان را حتي حركت هاي غير ارادي آن مانند هضم غذا را به عهده دارد و بارزترين اثر موجود زنده همان احساس و حركت است و مركز هر دو، مغز است.

رشته هاي اعصاب كه در سراسر بدن وجود دارد، هر اطلاعي كه از خارج بر اثر تأثير عوامل داخلي و خارجي دريافت مي كنند فوراً به مغز مخابره مي نمايند.

گذشته از اين، حواس پنج گانه، مأموران آگاهي و اطلاعات مغز به شمار مي روند و هر حادثه اي كه در محيط آنها رخ دهد، فوراً به مغز خبر مي دهند، و قدرت اخذ و دريافت اين مركز به اندازه اي زياد است كه همه گزارش هاي مختلف را يك جا دريافت مي كند و هرگز دچار اشتباه نمي شود و به هر يك، فرمان لازم را صادر مي كند؛ يعني در حالي كه چشم، صور مناظر اشيا را مخابره مي كند گوش صدا را از طريق شبكه گوشي گزارش مي دهد.

قسمت حافظه و بايگاني مغز از عجايب آفرينش است. مجموع خاطرات انسان به صورتي منظم در نقطه كوچكي بايگاني گرديده و با يك مراجعه، پرونده مورد نظر را از لابه لاي ميليون ها پرونده بيرون مي كشد. چه بسا در مغز يك دانشمند كتابخانه اي بزرگ در نقطه اي كوچك جاي گرفته است.

مقايسه اي ميان مغز يك انسان و مغز الكترونيكي

مغز الكترونيكي از عجايب صنعت به شمار مي رود، زيرا با نصب آن در يك مؤسسه مي توان از صدها كارمند حساب دار بي نياز شد و به وسيله آن هزاران برگه امتحاني كنكور سراسري را بدون كوچك ترين اشتباهي تصحيح كرد.

اگر نام كشتي معيني را روي كارت هاي مخصوصي بنويسند و به اين ماشين بدهند در مدت كوتاهي تمام مشخصات آن را مانند مقدار ظرفيت كامل، مقدار سوخت، نوع ساختمان و حتي نام ناخداي آن را ماشين كرده تحويل مي دهد. اگر به اين ماشين دستور دهند كه نقشه فلان جزيره را بكشد فوراً نقشه اي زيبا، دقيق و صحيح با بيان تمام مشخصات در چند نسخه تهيه و تقديم مي كند.

اين اعجوبه صنعت، با اين عظمت تنها از عهده سؤالي بر مي آيد كه قبلاً مغز انساني پاسخ آن را به صورت نواري تهيه كرده و در آن قرار داده باشد و اگر خصوصيات كشتي را بازگو مي كند به اين دليل است كه قبلاً تمام خصوصيات آن در نواري درج گرديده و به حافظه ماشين سپرده شده است. هنگامي كه از او درخواست مي كنيم كه خصوصيات كشتي را بيان كند اين سؤال، نقطه خاصي از حافظه آن را تحريك مي كند و همان نوار به كار مي افتد، سپس خصوصيات كشتي را كه قبلاً به او سپرده شده بود در اختيار ما مي گذارد.

ماشيني با اين عظمت و سرعت از خود ابتكار ندارد و تنها پرسش هايي را مي تواند پاسخ بگويد كه قبلاً در اختيار او گذارده اند؛ يعني تنها مشكلي را مي تواند حل كند كه قبلاً در حافظه آن جاي داده باشند. واضح است كه عظمت اين مغز مصنوعي در برابر عظمت مغز انسان كه كانون ابتكار است بسيار ناچيز مي باشد. در عين حال همين مغز الكترونيكى، بزرگ ترين درس توحيد و خداشناسي را به ما مي دهد؛ زيرا جايي كه يك چنين مغز مصنوعي به مهندسان، طراحان و دانشمندان بي شماري نياز دارد، آيا مي توان گفت كه مغزهاي بزرگ انسان ها، به آفريدگاري دانا، توانا و حكيم نياز ندارد!.

/ 161