عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقاید اسلامی در پرتوی قرآن حدیث و عقل - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين نوع اعتراض هاي خنده آور گواه بر ناآشنايي آنها به منطق خداپرستان است، زيرا موجودي كه آزمايشگاه ها آن را ثابت كند خدا نيست. آزمايشگاه با موجود مادي سروكار دارد و در اطراف موضوعات مادي حق نفي و اثبات دارد، ولي موجودي كه مافوق جهان ماده و پديد آورنده آن است و آزمايشگاه و آزمايش كننده و آزمايش شونده و خود آزمايش با همه شرايطي كه دارند همه و همه اثر او و مصنوع او و از آن اوست هرگز تحت آزمايش در نمي آيد.

هم چنين (روح مجرد از ماده) با صداي بلند داد مي زند كه سنخ وجود من با آن چه كه زير چاقو قرار مي گيرد و روي ميز تشريح ريخته مي شود كاملاً مباين است و ابزار تشريح نمي تواند درباره من نفياً و اثباتاً داوري كند.

براي اين كه مطلب روشن گردد لازم مي دانيم مقداري درباره نظريه هاي مادي ها و خداپرستان توضيح بدهيم تا نقاط اشتراك و امتياز اين دو مكتب براي خوانندگان گرامي واضح گردد.

نقاط مشترك دو مكتب الهي و مادي

خداپرستان و مادي ها هر دو قانون عليت و معلوليت را كاملاً قبول دارند و هيچ پديده اي را بدون علت نمي دانند. همگي معترفند كه تمام پديده هاي جهان معلول هاي يك سلسله علت هايي هستند كه در دل خود جهان ماده نهفته است؛ مثلاً همگي اعتراف دارند كه (تب مالت) معلول ورود ميكروب آن به خون است و هرگز ربطي به جن و پري ندارد و برف و باران نتيجه برخاستن توده هاي بخار درياها و اقيانوس هاست كه به صورت ابرهاي متراكم درآمده و در پرتو علل خاص جوّي به شكل دانه هاي برف و باران به زمين مي بارد.

مادي و خداپرست هر دو اعتراف دارند كه در اثر گردش زمين به دور خورشيد و مايل بودن محور زمين، شبانه روز و فصول چهار گانه تحقق مي پذيرد. هر دو مكتب قبول دارند كه جاذبه عمومي و قوّه گريز از مركز، زمين و كرات بسيار ديگر را در فضا معلق داشته است و اگر اين دو نيرو نبود نظم و انضباط به هم مي خورد.

پيروان هر دو مكتب اعتقاد دارند كه واحد حيات (سلول) در انسان و حيوان از دو جزء كه از نر و ماده جدا مي شوند تشكيل يافته، سلول مزبور در پرتو علل و عواملي به رشد و نمو خود ادامه مي دهد.

نباتات و گياهان جهان در سايه يك سلسله علل و عوامل داخلي و خارجي رشدونمو مي كنند و مواد غذايي را از زمين گرفته و آب و اكسيژن را دريافت مي نمايند.

هيچ دانشمندي اعم از مادي و خداپرست انكار نمي كند كه بارور شدن يك درخت، براثر (تلقيح) صورت مي گيرد و خود تلقيح و آميزش تخم هاي نر و ماده نيز به دنبال عواملي است كه در همين جهان ماده وجود دارد.

وزش باد، پديد آمدن طوفان، زمين لرزه هاي شديد و ضعيف، پيدايش معادن نفت و فلزات، بروز امواج در سطح آب ها، گرمي و سردي هوا، خلاصه تمام جلوه هاي طبيعت از كوچك ترين جزء جهان، (اتم)، گرفته تا بزرگ ترين و وسيع ترين نقطه آن، همه و همه معلول عوامل و علل طبيعي است كه در اين جهان وجود دارند.

بزرگ ترين افترا به خداپرستان اين است كه شخصي از روي جهل و ناداني و غرض ورزي بگويد كه خداپرستان براي آن چه در اين جهان رخ مي دهد علت طبيعي معتقد نيستند.

اگر شما به كتاب هاي دانشمندان يونان باستان و نگارش هاي فلاسفه اسلام مراجعه كنيد خواهيد ديد كه آنان غالباً فلسفه الهي را با علوم طبيعي در يك جا تدوين مي كرده اند و معمولاً بخشي از كتاب هاي خود را به فلسفه الهي و بخشي ديگر را به بيان اسرار طبيعي اختصاص مي داده اند.

كتاب هاي فلسفي و طبيعي شيخ الرئيس، فارابى، خواجه نصير و ساير دانشمندان اسلامي هنوز در حوزه هاي علميه تدريس مي شود و بيشتر آنها در بسياري از مباحث از نوشته هاي يونان باستان خصوصاً ارسطو و افلاطون و ديگر نوابغ يونان استفاده نموده اند و همه اين كتاب ها داراي دو بخش است؛ بخشي در علوم طبيعي كه شامل بسياري از علوم و رشته هاي طبيعي است و بخشي درباره ماوراي طبيعت از قبيل خدا و صفات خداست.

نقطه اي كه اين دو مكتب از هم جدا مي شوند

اكنون كه نقطه اتحاد و اتفاق اين دو مكتب روشن شد بايد به نقطه اختلاف و جدايي اين دو گروه آشنا گرديم:.

مادي مي گويد: پس از تجزيه ذرات و اجزاي مختلف موجودات به اين نتيجه مي رسيم كه جهان كنوني از جمله منظومه شمسي معلول انفجار بزرگي است كه به اين صورت در آمده است و جهان پس از انفجار به صورت ذراتي بي شمار، در فضاي بي كران، متحرك و سرگردان بوده و پس از يك سلسله حركات و فعل و انفعالات به صورت كنوني در آمده است.

خداپرستان مي گويند: درست است كه موجودات جهان ماده از ذرات بي شمار تشكيل شده، ولي حركات نامنظم و فعل و انفعالات پياپي و هر گونه انفجار خودسر، بدون مداخله نيروي عظيمي كه علم و قدرت و حكمت فوق العاده اي داشته باشد نمي تواند يك جهان منظم و مرتبي را كه از در و ديوار آن نظم و ترتيب مي بارد به وجود آورد.

اين نظريه كه جهان كنوني و نظم شگفت انگيز و حيرت آور آن، معلول يك انفجار است، همانند اين است كه بگوييم: يك معدن فلز خود به خود انفجار يافت و براثر اين انفجار، ماشين و حروف فلزي منظم و مرتبي به وجود آمد و نه تنها ماشين و حروف فلزي پيدا شده، بلكه براثر اين انفجار، حروف مذكور مرتب و منظم چيده شد و يك كتاب صد جلدي بدون اين كه كارگري عالم و با شعور حروف آن را بچيند يا صفحات آن را چاپ كند خود به خود به وجود آمد.

/ 161