مردان بزرگ و انديشمند هرگاه در برابر مجهولي قرار گرفته اند و به پديده هايي برخورده اند كه به اسرار آن پي نبرده اند لب به اعتراض نگشوده و با تواضع گفته اند:.ما به طور اجمال مي دانيم كه تمام پديده هاي جهان خلقت، روي حساب و نقشه صحيح و براي هدفي آفريده شده است و اگر ما به راز و اسرار آنها نتوانستيم پي ببريم اين از كوتاهي عقل و درك ماست و بايد به انتظار آن روز باشيم كه با پيشرفت علم و تحقيق، راز آنها براي ما كشف گردد.
اشكال
اما در ميان دانشمندان به گروهي كوته فكر برمي خوريم كه عجولانه داوري كرده و نيافته ها و ندانسته هاي خود را دليل بر عدم وجود حكمت در آفرينش مي دانند و لب به اعتراض مي گشايند و مي گويند:.اگر آفرينش جهان زير نظر يك مبدأ حكيم انجام گرفته پس چرا پديده هاي بي فايده را آفريده است، مانند:.1. زايده آپانديس كه به صورت لوله كوتاه بن بستي در انتهاي روده كوچك قرار دارد؛.2. دو غده اي كه در دو طرف گلوي انسان به نام (لوزتين) وجود دارد؛.3. پستان مرد؛.4. لاله گوش.در پاسخ اين اعتراضات و امثال آنها به نكات زير توجه كنيد:.يك) اگر تمام اوراق كتاب آفرينش را به دقت مي خوانديم و تمام نقاط آن كاملاً براي ما آشكار بود و مي دانستيم كه اين پديده ها به راستي بي فايده است، در اين صورت جا داشت به حكمت آفريدگار جهان اعتراض كنيم، ولي در حالي كه ما تازه با الفباي علوم آشنا شده ايم و مجهولات ما بسيار بيشتر از معلومات ماست، اين اعتراض به هيچ وجه جا ندارد و خود دليل بر بي اطلاعي و غرور است.در حقيقت بايد بگوييم كه در اين اعتراض ها كلمه (ندارد) جاي گزين كلمه (نمي دانم) شده است، و واضح است كه هرگاه ما براي چيزي فايده اي (ندانستيم) دليل بر آن نيست كه آن چيز فايده اي (ندارد).دو) بر فرض پذيرفتيم كه اطلاعات بشر نسبت به اسرار خلقت به پايه نهايي رسيده و بشر تمام صفحات كتاب قطور آفرينش را خوانده و فهميده و براي هر موجودي خاصيت و فايده اي پيدا كرده، ولي درباره برخي از موجودات به فايده اي برخورد نكرده است، در اين صورت بايد بگوييم: هرگاه دانشمندي كتاب قطوري كه ميليون ها صفحه دارد به دقت بخواند و تمام صفحات و سطور آن را حاكي از علم، دانش، هدف و حكمت نويسنده آن بيابد، ولي در آن ميان به چند كلمه يا چند سطري برخورد كند كه از خواندن يا فهميدن آن عاجز و ناتوان بماند نبايد در اين هنگام، درك نكردن خود را دليل بر بي معنايي آن كلمه يا سطر بپندارد، بلكه بايد حكمت، علم و دانشي كه در بقيه كتاب به كار رفته است دليل بر اين بگيرد كه اين چند كلمه و سطر هم معنايي دارد كه به درك آن نرسيده است.سه) اتفاقاً علم و دانش بشري به فايده و راز خلقت برخي از همين پديده ها كه مورد اعتراض قرار گرفته است، پي برده و اعتراض را از ريشه ويران ساخته است، زيرا امروز ثابت شده كه (لوزتين) نقش مؤثري در ساختن گلبول هاي سفيد دارد و ميكروب هايي كه از راه دهان و يا بيني وارد گلو مي شوند در آن جا به وسيله آن گلبول ها از بين مي روند.علاوه بر اين بايد گفت: (لوزتين) قرنطينه طبيعي بدن مي باشد؛ زيرا تورم و التهاب آن زنگ خطري براي انسان است كه او را بيدار كند تا در مقام مبارزه و معالجه برآيد، و همين طور در لاله گوش ثابت شده است كه در تشخيص جهت صوت و صدا و انتقال امواج صوتي شنوايي تأثير به سزايي دارد.