تفسير «منافقان» به «دشمنان اهل بيت» (عليهم السلام) - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تفسير «منافقان» به «دشمنان اهل بيت» (عليهم السلام)

پيش گفتار

در مسير تكامل انسانى، داشتن مربى و راهنماى آگاه، صادق و دل سوز، شرطى لازم و اساسى است. آن كس كه مى خواهد ديگران را هدايت كند خود بايد ره يافته باشد. علاوه بر آن، بايد با صداقت و دل سوزى، تنها با در نظر گرفتن مصالح واقعى رهرو، او را در نيل به كمال حقيقى هدايت و دست گيرى كند.

يافتن چنين استاد، راهبر و رهنمايى، هميشه يكى از دغدغه هاى مهم رهروان راه حقيقت و جويندگان طريقت بوده است. بسيارند كسانى كه در اثر گرفتار آمدن در دام راهبران گمراه و شيادان رهزن اين راه، به جاى رسيدن به كمال و سعادت و كاميابى، نصيبى جز سقوط و هلاكت و تلخ كامى عايد ايشان نگرديده است. از اين رو، سالكان حقيقت و عاشقان فضيلت را بايسته است كه در اين مهم، بسيار حساس و موشكاف، و پيوسته مددخواه حق متعال باشند.

در اين ميان، دو ثقل اكبر و اصغر، راهنمايان صادقى هستند كه با تمسك به آنان مى توان امواج سهمگين فتنه ها را پشت سر نهاد و از وادى حيرت و ضلالت به سلامت عبور كرد؛ كه ختم رسالت و سرسلسله پرچم داران هدايت فرمود: اِنّى تارِكٌ فيكُمُ الثَّقْلَيْنْ ما اِنْ تمسكتُم بِهِما لَنْ تَضِلّوا بَعْدى كتابَ اللّهِ وَعِتْرَتى اَهْلَ بَيْتى....(1)

بر اين اساس، قرآن صامت بى همراهى قرآن ناطق هرگز ره به جايى نخواهد برد و چراغ هدايت و ضمانت سلامت از ضلالت نخواهد شد؛ چراكه فرمود: ما اِنْ تمسكتُم «بِهِما» لَنْ تَضِلّوا.

بدين روى، ما در اين جا رهروان شايق را به همراهى با قرآنى ناطق و امامى صادق از سلاله اهل بيت (عليهم السلام) فرا مى خوانيم و همراه با عبدالله بن جندب خوشه چين اين شجره طيبه مى شويم. آنچه در كتاب حاضر در پى خواهد آمد، درس هاى اخلاق استاد فرزانه، حضرت آيت الله استاد محمدتقى مصباح يزدى است كه در جمع گروهى از طلاب و علاقه مندان به مكتب اهل بيت (عليهم السلام)، در حوزه علميه قم و طىّ سال هاى 1376 تا 1378 ايراد گرديده است. حضرت استاد، محور اين سلسله از مباحث خود را روايتى از امام صادق (عليه السلام) قرار داده اند. مخاطب آن حضرت در اين روايت، يكى از اصحاب ايشان به نام عبدالله بن جندب است و حضرت در آن، مطالبى بسيار مفيد و ارزنده را بيان فرموده اند كه قطعاً براى كسانى كه در مسير خودسازى و سير و سلوك و تقرب الى الله گام برمى دارند، مى تواند بسيار راه گشا باشد.

لازم مى دانيم از كليه عزيزانى كه ما را در چاپ و انتشار اين اثر يارى رسانده اند، به ويژه جناب حجت الاسلام محمدمهدى نادرى كه كار تدوين نهايى و ويرايش آن را انجام داده اند، تقدير و تشكر نموده، مزيد توفيقات ايشان را از خداى متعال درخواست نماييم.

مركز انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (رحمه الله)

(1). بحارالانوار، ج 2، باب 14، روايت 59.

يا عبدَاللّه لَقَدْ نَصَبَ اِبليسُ حَبائِلَهُ فى دارِالغُرورِ فَما يَقْصُدُ فيها الاّ أولياءَنا و لَقَدْ جَلَّتِ الاْخِرَةُ فى اَعْيُنِهِمْ حتّى ما يُريدونَ بها بَدَلا. ثمّ قال آه آه على قُلُوب حُشِيَتْ نوراً و اِنَّما كانَتِ الدُّنيا عِنْدَهُم بِمَنْزَلَةِ الشُّجاعِ الاَْرْقَم و العَدُوِّ الاعْجَم اَنِسوا باللّهِ و اسْتَوحَشوا ممّا بِهِ اسْتَأْنَسَ المُتْرَفونَ اولئك اوليائى حقّاً و بِهِمْ تُكْشَفُ كُلّ فتنة وَ تُرْفَعُ كُلُّ بليّة.(1)

/ 123