تأثير ولايت اهل بيت (عليهم السلام) در سعادت انسان؛ مطلق يا مشروط؟ - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تأثير ولايت اهل بيت (عليهم السلام) در سعادت انسان؛ مطلق يا مشروط؟

يك مسأله اساسى كه منشأ خيلى از ابهامات شده، اين است كه برخى گمان مى كنند چون ولايت ائمه اطهار (عليهم السلام) را قبول دارند، اگر هر گناهى را انجام دهند، آمرزيده مى شوند و از طرف ديگر اگر كسى ولايت ائمه (عليهم السلام) را قبول نداشته باشد، هر چند عبادات زيادى انجام دهد، خداوند از او نمى گذرد و به جهنم مى رود.

بر اين اساس ـ و با توجه به روايات زيادى كه در اين باره وجود دارد ـ كسانى تصور مى كنند همين كه شيعه هستند و ائمه اثنا عشر را دوست دارند، اگر گناهى نيز مرتكب شوند، مشمول شفاعت ائمه معصومين (عليهم السلام) قرار مى گيرند. آنها چنين مى پندارند كه اگر بر فرض در روضه امام حسين (عليه السلام) شركت كنند و خود را شبيه گريه كنندگان قرار دهند، با توجه به روايت: «من بكى اَوْ اَبكى اَوْ تباكى للحسين وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ»(1) همه گناهانشان آمرزيده مى شود. اگر كسى با اين ديد به روايت نگاه كند، از يك طرف باعث مى شود ديگر هيچ ابايى از گناه كردن نداشته باشد؛ زيرا فكر مى كند مثلا سينه زدن در يك شب عاشورا و تباكى براى سيدالشهدا (عليه السلام)، جبران همه گناهان او را مى كند، از سوى ديگر چنين فردى نسبت به كسانى كه امامت ائمه معصومين (عليهم السلام) را قبول ندارند، بيش از حد بدبين مى شود. روايتى هم به اين مضمون داريم كه اگر كسى ولايت اهل بيت (عليهم السلام) را قبول نداشته باشد، اگر بين ركن و مقام عبادت كند به طورى كه مثل مشك خشكيده اى شود، خداوند او را به جهنم مى برد.

صرف نظر از اين كه آيا سند چنين رواياتى صحيح است يا خير، بيان چند نكته در اين خصوص ضرورى است كه در ادامه به آنها اشاره مى كنيم.

(1). البته عين اين عبارت در روايات نيامده است، ولى شبيه و مضمون آن را در روايات داريم. براى نمونه ر. ك: حاج شيخ عباس قمى، نفس المهموم، فصل دوم، ح 13 و 14.

/ 123