درجات معرفت و همّت مؤمنان - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درجات معرفت و همّت مؤمنان

مى دانيم كه ايمان مراتبى دارد، معرفت افراد نسبت به حقايق دين متفاوت است و همّت افراد نيز ذاتاً با يكديگر تفاوت دارد. اگر انسان هدفى عالى و بلند در سر دارد كه به دنبال رسيدن به آن است، بايد اولاً، آن هدف را درست بشناسد و به وجود آن ايمان داشته باشد و ثانياً، تلاش لازم براى رسيدن به آن هدف بلند را نيز انجام دهد. افرادى كه معرفت و ايمانشان ضعيف است، در صورت تقويت معرفت خود، اين آمادگى و همّت را پيدا خواهند كرد كه با تلاش بيش تر به اهداف بلند خود نايل آيند. اما كسانى كه همّتشان ضعيف است و حتى در امور دنيايى هم همّت بلندى ندارند ـ صرف نظر از اين كه امور دنيا نسبت به آخرت چه موقعيتى دارد ـ هر قدر هم كه زمينه معرفت و ايمان برايشان فراهم باشد، هيچ گونه ترقى و پيشرفتى نخواهند داشت. به اين افراد بايد هشدار داد تا با تقويت همّت خود، براى رسيدن به اهداف عاليه، راه صحيح را انتخاب كنند. البته مؤمنان، هم از نظر مرتبه ايمان و هم ازنظر همّت، با يكديگر تفاوت هايى دارند.

در اين بخش از روايت، امام صادق (عليه السلام) در مقام يك مربى مى خواهند با ايجاد انگيزه در شيعيان، همّت مؤمنان را تعالى بخشند؛ يعنى آنها را متوجه اين مسأله نمايند كه فقط به فكر رهايى از عذاب جهنم نباشند، بلكه همّتشان بيش از اين باشد. كسانى كه به معاد ايمان دارند متوجه اين نكته هستند كه انجام بعضى از كارها موجب عذاب ابدى مى گردد، لذا سعى مى كنند آن گناهان را مرتكب نشوند تا ايمانشان محفوظ بماند. اين افراد اگر عذاب هايى هم در عالم برزخ داشته باشند، نهايتاً به واسطه شفاعت هم كه شده نجات پيدا مى كنند. اين پايين ترين مرتبه ايمان است. اما كسانى كه از همّت بالاترى برخوردارند سعى مى كنند در اين دنيا به گونه اى عمل نمايند كه هم در موقع جان كندن، هم در شب اول قبر و هم در عالم برزخ مبتلا به عذاب نشوند. كسانى هم هستند كه همّتشان از اين هم بالاتر است؛ آنان تنها به رهايى از عذاب و نجات از جهنم اكتفا نمى كنند، بلكه دلشان مى خواهد از مقاماتى عالى تر و درجاتى بلندتر در بهشت و نيز از نعمت هايى بيش تر در آخرت بهره مند شوند. درجات بهشت بسيار زياد است به گونه اى كه قابل شمارش نيست. دربرخى از روايات، تعداد درجات بهشت برابر با تعداد آيات قرآن ذكر شده است؛ يعنى بيش از شش هزار درجه. البته اين كه فاصله درجات را چقدر حساب كنيم خود بحثى ديگر است. از اين رو، مؤمنان بهشتى هم، از نظر مقام و مرتبه تفاوت زيادى با يكديگر دارند.

دسته آخر كسانى هستند كه نه تنها به دنيا، بلكه به لذايذ و نعمت هاى بهشت هم پشت پا مى زنند. آنها تنها دل به خدا مى دهند و رضايت او را مى طلبند؛ آن چنان محبت خدا در دلشان جاى گرفته است كه جز رضايت او به چيزى نمى انديشند. البته هيچ كس از عذاب خوشش نمى آيد، نيز همه مردم نعمت هاى بهشت را دوست دارند، ولى آنها آن قدر معرفتشان بلند است كه در مقابل لذت لقاى الهى و رضوان او هيچ چيز ديگرى برايشان ارزش ندارد. تمام همّ آنها اين است كه بيش تر به خدا نزديك شوند. تعبيرى هم كه همسر فرعون در دعاى خود به كار مى برد و در قرآن نيز آمده است، اشاره به همين مطلب دارد. وقتى فرعون او را تهديد كرد كه اگر دست از ايمان به حضرت موسى (عليه السلام) بر ندارد كشته خواهد شد، خطاب به خداوند عرض مى كند: رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ؛(1) پروردگارا براى من خانه اى در نزد خودت در بهشت قرار بده. او انواع شكنجه ها و سختى ها را به جان خريد براى اين كه ايمانش محفوظ بماند. او نجات از عذاب جهنم و يا بهره مندى از نعمت هاى بهشت را از خداوند درخواست نمى كند، بلكه به خدا مى گويد مى خواهم در مقام «عِنْدَك: جوار تو» باشم؛ اين همان مقام قُرب است. البته خدا جسم نيست كه ـ العياذ بالله ـ يك خانه جسمانى داشته باشد، ولى رابطه معنوى بنده عاشق با خدا مى تواند آن قدر زياد باشد كه مثل دو همسايه به يكديگر نزديك باشند.

همه انسان ها چنين همّتى ندارند كه از همه چيز چشم بپوشند و در دعا بگويند خدايا من تنها قرب تو را مى خواهم و دوست دارم در جوار تو باشم. البته در جوار خدا بودن يعنى داشتن همه چيز، ولى توجه بنده عاشق اصلاً به آنها نيست، بلكه فقط مى خواهد فاصله اى با خدا نداشته باشد؛ مثل عاشقى كه براى رسيدن به محبوبش همه مشكلات و سختى ها را تحمل مى كند تا هميشه در كنار او باشد، او اصلاً متوجه نيست كه در آن جا چه به او مى گذرد، همين كه به محبوبش نزديك باشد، همه چيز برايش فراهم است. البته براى رسيدن به اين مقام، همّتى بلند لازم است تا آدمى به جاى اين كه تمام توجهش معطوف به رهايى از عذاب الهى و آتش جهنم و رسيدن به نعمت هاى بهشتى از قبيل حورالعين و قصرهاى مجلل و غذاهاى لذيذ و مانند آن باشد، توجهش را فقط به اين معطوف دارد كه آيا به خدا نزديك است يا خير.

(1). تحريم (66)، 11.

/ 123