برخوردارى مؤمنان از نعمت هاى ويژه الهى در دنيا و آخرت - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برخوردارى مؤمنان از نعمت هاى ويژه الهى در دنيا و آخرت

اگر كسانى تحقيق كردند، هدف را شناختند و به درستى هم عمل كردند، آيا ممكن است خداى متعال چيزى از آنها كم بگذارد؟ آيا ممكن است چه در دنيا و چه در آخرت چيزى به صلاحشان باشد و خدا به آنها ندهد؟ محال است چنين باشد؛ زيرا خداوند بخيل نيست، عالم را هم آفريده تا انسان ها با حركت اختيارى خودشان، راه تكامل را طى كنند و به فيوضات و رحمت هاى ابدى او نايل شوند. اصلا هدف الهى اين است كه وقتى كسى راه درست را شناخت و تمام نيرويش را صرف عمل كرد و كوتاهى ننمود، خداوند درباره اش كوتاهى نكند. خداوند به كسانى كه اهل عصيان و تمرّدند و از ياد خدا غفلت ورزيده اند نعمت هاى فراوان مى دهد، آيا ممكن است به كسانى كه توانشان را صرف يافتن راه هدايت و عمل به دستورات خدا كرده اند، عنايت نكند؟ روشن است كه خداوند هر چه را به نفعشان باشد، در دنيا و آخرت به آنها خواهد داد. از نعمت هاى آخرت، كه هيچ تزاحمى با همديگر ندارد، به قدرى كه افراد لياقت داشته باشند به آنها خواهد داد: جَنَّة عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ؛(1) بهشتى كه گستره اش به اندازه تمام آسمان ها و زمين است در اختيارشان مى گذارد. هر قدر بتوانند از آن استفاده كنند مضايقه اى نخواهد بود؛ زيرا بهشت و نعمت هاى آن مثل اين دنيا نيست كه مثلا اگر كمى غذا خوردند سير شوند يا اگر زياد خوردند مريض شوند. در آن جا تزاحمى نيست. چنين نيست كه اگر از چيزى تمتّع بردند، خسته شوند يا ديگر نتوانند استفاده كنند. در آن جا نه خستگى وجود دارد، نه ملالت، نه ضعف، نه درد،.... تنها خدا مى داند كه آن جا چه عالمى است و چه نعمت هايى در اختيار بندگان شايسته اش قرار مى دهد! چنين كسانى كه راه را به خوبى شناخته اند و به خوبى آن را پيموده اند، در آخرت هيچ مشكلى ندارند و هر چه بخواهند در اختيارشان قرار مى گيرد، حتّى بيش از آنچه تصور مى كنند و به عقلشان مى رسد. معمولا انسان بايد تصورى از چيزى داشته باشد تا آن را بخواهد؛ اما خداوند آن قدر نعمت مى دهد كه تصورش را هم نمى كنند: فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الاَْعْيُنُ.(2) در جايى هم مى فرمايد: لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ؛(3) هر چه بخواهند مى دهيم، بيش تر هم مى دهيم.

اما در دنيا، خيرات و نعمت ها كمابيش با يكديگر تزاحم دارد. نعمت ها هرچند حلال و مشروع هم باشد، انسان به قدر محدود مى تواند از آنها استفاده كند، چه در خوردنى ها باشد، چه در نوشيدنى ها، چه در پوشيدنى ها يا ديگر نعمت ها. دنيا همه چيزش محدود است و به قدر محدود مى توان از نعمت هايش استفاده كرد. اگر از حد خودش بگذرد نتيجه معكوس مى دهد؛ مثلا، اگر انسان پرخورى كند، مريض مى شود. خداوند هم وقتى مى خواهد در اين دنيا به كسى چيزى بدهد به مقدار محدود مى دهد، وقتى هم نعمت هاى مادى و معنوى او با يكديگر تزاحم پيدا مى كند، نعمتى را كه برايش اصل است به او مى دهد.

به همين دليل است كه گاهى بندگان شايسته در اين دنيا مبتلا به گرفتارى هايى مى شوند. اين طبيعت دنيا است كه به دليل اين تزاحمات، گرفتارى ها ايجاد مى شود. اصلا زندگى دنيا بدون سختى ممكن نيست. اما قرار بر اين است كه بندگان شايسته خدا هر چه خواستند، خداوند در اين دنيا هم به آنها بدهد، مگر مصلحتى قوى تر در كار باشد و نعمتى با ديگرى تزاحم پيدا كند. گاهى بندگان صالح خدا چيزهايى را مى خواهند، اما اين خواست گاهى موجب محروميت آنها از چيزهاى ديگر مى شود. در چنين مواقعى، خداوند به آنها چيزى مى دهد كه به صلاحشان باشد. البته بندگان شايسته خدا هم كارشان را به خدا واگذار مى كنند و معمولا مطابق خواسته دلشان از خدا چيزى نمى خواهند، مى گويند: خدايا، هر چه را براى ما بهتر است نصيبمان كن. خداوند هم چنين اراده مى كند كه براى مثال، براى محفوظ ماندن آنها از گرما، ابرى بفرستد تا بر سرشان سايه بيندازد يا اگر از باران روز ناراحت مى شوند، شب برايشان باران بفرستد. خواست خداوند چنين است كه اگر اين نعمت ها با يكديگر تزاحم پيدا كرد، آن را كه برايشان بهتر است عطا كند؛ حتى گاهى از دنيايشان كم مى گذارد و بر نعمت هاى اخرويشان مى افزايد و درجاتشان را بالا مى برد.

پس با دلايل عقلى و برهانى، مى توان اثبات كرد كه اگر كسانى راه صحيح را بشناسند و آن را درست بپيمايند، هر چه را برايشان خير باشد خدا به آنها مى دهد، حتى اگر به اين صورت باشد كه در روز گرم تابستان، ابرى بر سرشان سايه بيندازد يا اگر مريض شدند شفا پيدا كنند؛ مگر اين كه خداوند خيرشان را در غير از اين ديده باشد. در هر صورت، قرار بر اين است كه هيچ ناراحتى نبينند.

اينها چه كسانى اند؟ آيا كسانى كه مقصد را شناخته اند، راه رسيدن به آن را هم در ميان تمام مسايل فردى و اجتماعى و ديگر جنبه هاى زندگيشان به خوبى شناخته اند و توفيق عمل داشته اند، يهودى اند يا نصرانى يا بودايى يا غير آن؟

بر اساس عقيده ما، يگانه راه صحيح «اسلام» است و هر كس مسلمان باشد سعادت آخرت را به خوبى شناخته است. گم شده حقيقى انسان نزد خدا و در عالم ابدى است. پس مطلوب مسلمان «خدا» است. براى رسيدن به او نيز تنها راه «اجراى دستورات اسلام» است. بنابراين ممكن نيست كسى مسلمان باشد، امّا ضروريات و دستورات احكام اسلام را نداند. پس هر كس مقصد را شناخته، راه را هم كمابيش يافته است. چنين شخصى مستحقّ دريافت نعمت هاى بى منتهاى خدا در دنيا و آخرت است.

(1). حديد (57)، 21.

(2). زخرف (43)، 71.

(3). ق (50)، 35.

/ 123