غبطه ممدوح نسبت به مال دنيا - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غبطه ممدوح نسبت به مال دنيا

بايد توجه داشت كه نعمت هاى دنيا مخصوص كفّار نيست، بلكه برخى بزرگان و اولياى خدا هم نعمت هاى زيادى در اختيار داشته اند؛ مثلا، حضرت سليمان (عليه السلام) به قدرى از نعمت هاى خداوند بهره مند بود كه قرآن درباره اش تعبير «مُلكاً لا يَنبعى لاحد مِن بَعدى»(1) را به كار برده است. در احوال آن حضرت آمده كه جن و انس و حتى حيوانات وحشى و پرندگان هم در اختيارش بودند. بنابراين، چنين نيست كه هركسى نعمتى دارد، حتماً آدم بدى است و اين نعمت ها مايه عذاب او خواهد شد، بلكه اين گونه نعمت ها اسباب آزمايش اند؛ برخى از آن سربلند بيرون مى آيند و برخى سرشكسته. كسانى كه خدا را فراموش نكنند و از آن براى آخرتشان بهره گيرند سربلند خواهند بود و كسانى كه در جمع كردن اين اموال و استفاده از آنها موازين شرع را رعايت نكنند سرشكستگانند. بنابراين عيبى ندارد كه انسان از خدا بخواهد از اموال دنيايى در اختيار او قرار دهد تا در راه آخرت خود از آن استفاده كند. نعمت هايى كه در دست مؤمنان است، اگر موجب غبطه ما بشود در اين كه آنها را در راه خدا صرف مى كنند، اشكالى ندارد؛ مانند اموالى كه در دست حضرت خديجه (عليها السلام) بود و آنها را در راه نشر و احياى اسلام صرف كرد. آنچه خطرناك است اين است كه به داشته هاى دنيايى كافران و اموالى كه در اختيار كسانى است كه از آن براى آخرت خود استفاده نمى كنند حسرت بخوريم. خداوند در قرآن، براى ما مثال مى زند تا ببينيم كسانى كه از مال و مُكنت خود براى آخرتشان استفاده نكردند سرانجامشان چه شد.

قارون كسى بود كه به قدرى از گنج هاى فراوان در اختيارش قرار داده شده بود كه عده اى پهلوان نيرومند بايد فقط كليدهاى گنج هايش را حمل مى كردند: آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ.(2) او تمام دارايى اش را در برابر قومش به نمايش گذاشت. عده اى از پيروان حضرت موسى (عليه السلام) با خود گفتند: اى كاش، ما هم از اين نعمت ها بهره اى داشتيم. آنان با اين گفته، كار خلافى نكردند و مرتكب حرامى نشدند، فقط وقتى اين همه جواهرات و دارايى را ديدند به هوس افتادند: يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظّ عَظِيم.(3)

وقتى قارون از اطاعت حضرت موسى (عليه السلام) سرپيچى كرد و با عذاب خداوند، خود و تمام دارايى اش در زمين فرو رفتند، آنها كه آرزو مى كردند كه دارايى او را داشته باشند، به خود آمدند و گفتند: عجب اشتباهى كرده بوديم، اگر ما هم اموالى مثل او داشتيم امروز به همين وضع مبتلا مى گشتيم؛ گويى خدا بر هر كه بخواهد رزقش را گشاده مى گرداند و گويى خدا كافران را سعادت مند نمى كند: وَ اَصبحَ الّذينِ تَمنَّوا مكانَه بالأمسِ يَقولونَ ويكأنّ اللَّه يَبسطُ الرّزَقَ لِمن يشاءُ مِن عبادهِ و يَقدِرُ لَولا اَن مَنَّ اللّهُ علينا لخَسفَ بِنا وَيكأنّه لا يُفلحُ الكافرونَ.(4)

قرآن مجيد اين گونه داستان ها را براى اين نقل مى كند كه ما تأمّل كنيم و بفهميم نعمت هايى را كه خدا در اختيار ديگران قرار مى دهد چنان ارزش ندارد كه بخواهيم به آنها خيره شويم و دل ببنديم. بله، اگر انسان از راه صحيح مالى به دست آورد و در راه خدا هم مصرف كند خوب است، اما خود مال ارزش دل بستن ندارد، بلكه صرفاً يك وسيله آزمايش است، يك برگ امتحان است و ارزش آن بستگى به اين دارد كه در آن چه پاسخى بنويسيم. پس «خوشا به حال بنده اى كه نسبت به گنه كاران غبطه نخورد براى آنچه از نعمت ها و زيورهاى دنيا به ايشان داده شده است! خوشا به حال بنده اى كه آخرت را برگزيد و در راه آن كوشش نمود! خوشا به حال آن كه آرزوهاى دروغين و آرزوهاى غير واقعى فريبش نداد!»

(1). پادشاهى پس از حضرت سليمان سزاوار هيچ كس نخواهد بود و به هيچ كس داده نخواهد شد: ص (38)، 35.

(2). قصص (28)، 76.

(3). قصص (28)، 79.

(4). قصص (28)، 82.

رَحِمَ اللَّهُ قوماً كانوا سِراجاً و مَناراً، كانوا دُعاةً اِلينا باَعمالِهم و مَجْهُودِ طاقَتِهِم لَيْسوا كَمَن يُذيعُ اَسرارَنَا.

/ 123