پرهيز از عُجب و تكبر - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پرهيز از عُجب و تكبر

انسان بايد مراقب باشد كه تحت تأثير سخنان چاپلوسانه اشخاص متملق و نابخرد قرار نگيرد و مغرور نشود: لاتَغْتَرَّ بِقَولِ الجاهلِ و لا بِمَدحِهِ. اگر بخواهيم در برابر سخنان تملق آميز مصون باشيم، بايد اراده اى قوى داشته باشيم و با تصميمى قاطع و آمادگى روحى و روانى لازم، در مقابل اين گونه سخنان مقاومت كنيم تا صفت رذيله عُجب و خودپسندى در ما شكل نگيرد. روحيه تكبّر بدترين آفتى است كه انسان را به ورطه سقوط و نابودى مى كشاند. واژه «تكبّر» و «استكبار» از واژه هاى كليدى قرآن است كه در موارد زيادى بر آن تأكيد شده است. قرآن از كسانى كه به مخالفت با پيامبران برخاستند، غالباً با تعبير «الذين استكبروا»، «يستكبرون»، «مستكبرين»، «متكبرين» و مانند آن ياد كرده است. قرآن حتى در مورد كسانى كه در امور عبادى مانند دعا كردن كوتاهى مى كنند نيز تعبير استكبار به كار برده است: إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ؛(1) منظور از «تكبّر از عبادت» در اين آيه، خوددارى كردن از دعا است؛ آن كسانى كه دعا نمى كنند در واقع از عبادت خدا استكبار كرده اند؛ يعنى عارشان مى آيد از اين كه پيش خدا گردن كج كنند. زبونى و پستى انسان به جايى مى رسد كه حاضر مى شود درِ خانه مخلوق خدا برود امّا در خانه خدا نرود! قرآن نمى فرمايد آنهايى كه از دعا كردن «خوددارى» مى كنند؛ يعنى واژه «يَسْتَنْكِفونَ» را به كار نمى برد، بلكه مى فرمايد: اِنَّ الَّذينَ «يَسْتَكْبِرونَ» عَنْ عِبادَتى. آنچه كه شيطان را به مرتبه شيطانى رساند همين استكبار بود: «أَبى وَ اسْتَكْبَرَ».(2)

استكبار از پذيرش حق، انسان هاى بسيارى را در طول تاريخ به انحطاط كشانده و به مرتبه اسفل السافلين سوق داده است. البته استكبارِ انسانى مانند فرعون به يك باره پيدا نمى شود، بلكه انسان آرام آرام به اين مفاسد كشيده مى شود. اگر انسان به موقع در مقام مبارزه با اين روح استكبارى برآيد، هيچ گاه مبتلا به استكبار عن الحق نمى شود. اگر انسان حق شناس باشد و در مقابل خدمت ديگران تشكر كند، در برابر نعمت هاى خدا هم روح شكرگزارى پيدا خواهد كرد. خدا در قران سفارش مى كند كه شكر من و شكر پدر و مادر را به جا بياور: أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ؛(3) سرّ اين كه قرآن، شكر والدين را در كنار شكرِ خداوند قرار داده اين است كه انسان ارزش پدر و مادر را به آسانى مى تواند درك كند. هر كسى اندكى انصاف داشته باشد، مى بيند والدين، مخصوصاً مادر، چه خدماتى در حق او انجام داده اند. اگر انسان درصدد حق شناسى از اين نعمت روشن برآمد، شكرگزار خدا هم خواهد بود؛ اما اگر نسبت به اين نعمت بى اعتنا باشد، شكر خدا را هم نخواهد گفت.

وقتى انسان روحيه ضد حق شناسى (استكبار) را در خودش تقويت كرد در حقيقت يك گام به جهنم نزديك تر شده است. گوش دادن به ستايش تملّق گويان، انسان را از آگاه شدن نسبت به عيوب خويش غافل مى كند. اگر انسان از عيوب خود آگاه نباشد، خودپسند و متكبر مى شود و آن گاه كه متكبر شد، مسير كفر را مى پيمايد: لا تَغْتَرَّ بِقَولِ الجاهلِ و لا بِمَدْحِهِ فَتَكبَّرَ و تَجَبَّرَ و تُعْجِبَ بِعَمَلِكَ فَاِنَّ اَفْضَلَ الْعَمَلِ الْعِبادَةُ و التَّواضُعُ؛ به گفتار شخص جاهل و نابخرد و نيز به ستايش گرى او مغرور نشو كه به تكبر و خود بزرگ بينى و عُجب و خودپسندى دچار مى شوى. همانا بهترين اعمال عبادت و تواضع است.

آنچه با عبادت سازگار است فروتنى و تواضع است. اگر انسان تكبّر ورزد از تواضع محروم مى شود، اگر از تواضع محروم گشت، از عبادت محروم مى شود و اگر از عبادت محروم شد، در واقع از هدف خلقت خود محروم شده است: ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ.(4) نتيجه اين كه انسان هر قدر به تكبر نزديك تر شود از خدا دور مى شود و هر قدر روحيه تواضع در او تقويت شود به خدا نزديك تر مى گردد.

(1). غافر (4)، 60.

(2). بقره (2)، 34.

(3). لقمان (31)، 14.

(4). ذاريات (51)، 56.

فلا تُضَيِّعْ مالَكَ و تُصْلِحُ مالَ غَيْرِكَ ما خَلَّفْتَهُ وراءَ ظَهْرِكَ واقْنَعْ بِما قَسَّمُهُ اللّهُ لَكَ و لاتَنْظُرْ اِلاّ اِلى ما عِنْدَكَ و لاتَتَمَنَّ ما لَسْتَ تَنالُهُ فَاِنَّ مَنْ قَنَعَ شَبَعَ وَ مَنْ لَمْ يَقْنَعْ لَمْ يَشْبَعْ و خُذْ حَظَّكَ مِنْ آخرَتِك و لاتَكُنْ بَطِراً فى الغِنى و لا جَزِعاً فى الفَقْرِ.

/ 123