ضرورت آگاهى افراد از انعكاس رفتار و گفتارشان در جامعه - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ضرورت آگاهى افراد از انعكاس رفتار و گفتارشان در جامعه

ما براى رفع نيازهاى فردى و اجتماعى خود نيازمند برقرارى ارتباط با ديگران و استفاده از تجربيات و امكانات آنها هستيم. بيش ترين عاملى كه در زندگى فردى، اجتماعى، دنيايى و اخروى ما مؤثر است چيزهايى است كه از ديگران آموخته ايم و اگر اين ارتباط به شكل صحيحى انجام گيرد، به گونه اى كه واقعيات را بر انسان مكشوف سازد، مى توانيم از آن براى اهداف دنيوى و اخروى خود بهره ببريم، اما اگر اين ارتباط سالم نباشد، مى تواند آفاتى به دنبال داشته باشد؛ مثلا بعضى از سخنانى كه ديگران به ما مى گويند نه تنها واقعيات را بر ما روشن نمى سازد بلكه ممكن است ما را به اشتباه بيندازد. اين درست عكسِ هدفى است كه ما از «تعامل با ديگران» تعقيب مى كنيم. براى مثال دروغ گفتن ديگران مى تواند موجب تيرگى روابط و نيز فريب خوردن انسان گردد.

ما همان طور كه احتياج داريم واقعيت هاى خارجى را بشناسيم و از حوادثى كه پيرامون ما رخ مى دهد آگاه شويم، بايد از موقعيت خودمان در اجتماع نيز آگاه باشيم و بدانيم حركاتى كه انجام مى دهيم و سخنانى كه مى گوييم چه تأثير و يا عكس العملى در جامعه دارد. اين كار موجب مى شود تا ما به اشتباه خود پى ببريم و آن را تصحيح كنيم و اگر لغزشى مرتكب شده ايم آن را جبران نماييم. اگر انسان نداند كه رفتار و گفتارش در ديگران چه تأثيرى دارد، نمى تواند در آينده وظايف خود را به درستى انجام دهد. مخصوصاً اين مسأله براى كسانى كه در جامعه از موقعيت اجتماعى ممتازى برخوردارند اهميت بيش تر دارد؛ زيرا چشم ها به آنها دوخته شده و كوچك ترين رفتار و حركت آنها زير نظر است. بنابراين حتماً بايد از بازتاب گفتار و رفتارشان در جامعه آگاه باشند؛ يعنى اولا، بدانند برداشت مردم از اين گفتار و رفتار مثبت بوده يا منفى؛ ثانياً، آيا نفعى براى مردم به دنبال داشته است يا خير؛ ثالثاً، آيا خودشان در اين زمينه مرتكب اشتباهى نشده اند؟

تنظيم صحيح روابط و تعامل با ديگران، در گرو شناخت و پاسخ صحيح به سؤالات مذكور است. توجه به اين نكات خصوصاً براى مبلّغان دينى بسيار مهم است. بزرگان سفارش مى كنند كه سخنرانان بايد نوار سخنرانى خود را گوش كنند تا متوجه اشتباه خود شوند و درصدد رفع آن برآيند. به هر حال، در تعامل با ديگران، يكى از نكاتى كه بايد توجه داشته باشيم اين است كه در تعريف و تمجيد ديگران از ما معلوم نيست هميشه قضاوت واقعى افراد درباره ما همان چيزى باشد كه به زبان و ظاهر بيان مى كنند. افراد ممكن است به انگيزه هاى مختلف، واقعيت آنچه را كه از ما در دل دارند بيان نكنند. يكى از شايع ترين انگيزه هايى كه ممكن است كسانى درصدد برآيند رفتار ما را درست منعكس نكنند اين است كه مى خواهند به هر دليلى خودشان را نزد ما عزيز كنند؛ مثل شاگردى كه مى خواهد خود را نزد استاد عزيز كند، يا كارمندى كه مى خواهد نزد كارفرما خودشيرينى كند. هر كسى خود را دوست دارد و اگر متوجه شود كار خوبى كرده لذت مى برد. آنهايى كه مؤمن هستند، مى گويند: «الحمدلله» خدا توفيق داد اين كار خوب را انجام داديم. در اين ميان كسانى از اين غريزه خوددوستى سوء استفاده مى كنند و با پنهان كردن واقعيات، به گونه اى سخن مى گويند كه انسان خوشش بيايد.

نمونه بارز آن، تملق گويى افراد نسبت به كسانى است كه از موقعيت هاى اجتماعى بالايى برخوردارند. انگيزه افراد متملق اين است كه شخصِ داراى موقعيت ممتاز اجتماعى را تحت تأثير قرار دهند و از طريق وى به منافع و مطامعى كه در نظر دارند، برسند. اين يكى از راه هاى شيطانى است كه در ميان انسان ها وجود دارد. البته بعضى از انسان ها احتياج به راهنمايى شيطان ندارند بلكه خودشان شيطانند و گاهى حتى شيطان را هم درس مى دهند! اين افراد براى اين كه خودشان را عزيز كنند بى جهت از كسى تعريف مى كنند تا طرفِ مقابل خوشش بيايد و نزد او موقعيتى پيدا كنند. اين تعريف و تمجيدها براى اشخاص ساده كه مسؤوليت هاى آن چنان مهم و بالايى ندارند چندان مهم نيست، اما براى كسانى كه موقعيت هاى اجتماعى حساس دارند بسيار خطرناك است. مسؤولان جامعه بايد از انعكاس گفتار و رفتار خود در ميان مردم آگاه باشند. اگر آنها مرتكب اشتباهى شدند ولى اطرافيانشان چنين وانمود كردند كه كار شما هيچ ايرادى نداشته و مردم از شما راضى هستند، موجب مى شود كه آن مسؤول فريب بخورد.چنين فردى اگر دنياپرست است، دنيايش به خطر مى افتد؛ زيرا دير يا زود اقبال مردم نسبت به او كم مى شود و محبوبيت خود را از دست مى دهد؛ اگر هم براى خدا كار مى كند، نمى تواند اشتباهاتش را تصحيح كند.

/ 123