عامل وادار سازنده انسان به محاسبه - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عامل وادار سازنده انسان به محاسبه

امام صادق (عليه السلام) در اين روايت، بر اين نكته تأكيد دارند كه هر مسلمانى كه ما را مى شناسد و خود را به ما منتسب مى كند و مى خواهد برنامه زندگيش را از ما بگيرد، بايد كارهاى خود را وارسى كند.

از جمله ويژگى هايى كه خداى متعال به روح انسان عطا كرده اين است كه مى تواند بر اعمال خود نظارت و مراقبت داشته باشد. اين يكى از مسايلى است كه بسيارى از فيلسوفان جهان در آن متحير مانده اند. هر كس معمولا مى تواند به ديگران و كارها و رفتارهاى آنان نظر داشته باشد، اما اين كه بتواند به خودش هم نظر داشته باشد از ويژگى هاى مهم روح آدمى است. كسانى كه درباره معرفت نفس مطالعاتى دارند، به خوبى به اين واقعيت پى برده اند كه انسان موجودى است كه مى تواند خود را تشويق كند، تنبيه نمايد، توبيخ كند و.... اين كه اين چه خصوصيتى است نياز به بحثى مفصل دارد، اما گذشته از آن، يكى از الطاف خداوند است كه به انسان مرحمت كرده است. بنابراين مورد تأكيد است كه انسان در هر شبانه روز، دست كم، يك بار اعمال خود را بررسى كند؛ ببيند آيا كار خوبى انجام داده است يا نه.

طبق اين روايت، انسان بايد حساب رس اعمال خود باشد، اگر كار خوبى در اعمالش مشاهده كرد، توجه داشته باشد كه لطفى از جانب خدا است، از او توفيق بخواهد كه آن كار را بيش تر انجام دهد. در روايات ديگرى آمده است كه در چنين حالتى، ابتدا خدا را شكر گزارد، سپس از او بخواهد كه توفيق عنايت كند تا فردا كارهاى بهتر و بيش ترى انجام دهد. اگر هم لغزشى در اعمال خود مشاهده كرد، تدارك كند و پيش از همه، توبه نمايد. البته گاهى توبه لوازمى دارد؛ مثلا، اگر عملى از او فوت شده، قضا نمايد يا اگر حقى از كسى ضايع ساخته، ادا كند و يا چنان چه كار زشت ديگرى انجام داده، آن را جبران نمايد تا كارهاى بد در روح او رسوخ نكند و در نهايت، در قيامت نيز رسوا نشود.

امام صادق (عليه السلام) در كلمات خود، ضمن اشاره به محاسبه، اين نكته را هم متذكر مى شوند كه: لِئَلاّ يُخْزى يَوْمَ القيمةِ؛ تا در قيامت، رسوا نگردد. اين هشدار ايجاب مى كند تا ما كاملا مراقب باشيم و كارى نكنيم كه در قيامت رسوا شويم؛ چرا كه در آن روز، ديگر راهى براى جبران وجود نخواهد داشت و به حسرت مبتلا خواهيم شد.

از نظر روحى، چنين هشدارهايى مهم و مؤثر است؛ زيرا تا وقتى انسان سود يا ضرر كارى را درك نكند نسبت به انجام يا ترك آن رغبتى نشان نمى دهد. عاملى كه انسان را وادار به انجام كارى مى كند، نفع و مصلحتى است كه از كار عايد او مى شود. نيز آنچه او را از انجام آن باز مى دارد، ترس از گرفتارى است. اگر بخواهيم برنامه صحيحى اجرا كنيم، بايد فوايد آن را در نظرمان مجسّم نماييم تا انگيزه اى براى انجام آن داشته باشيم و آن را بهتر انجام دهيم. عدم توجه به اين مسايل و در نتيجه، كار بدون انگيزه، موجب مى شود انسان تنبل بار بيايد و مسايل را جدى نگيرد. بنابراين براى جلوگيرى از پشيمانى ـ كه از هر عذابى دردناك تر است ـ انسان بايد از همين حالا به حساب خود رسيدگى كند.

يكى از نام هاى قيامت، «يوم الحسرة» است. اين نشانه اهميت عذاب روحى ناشى از مسأله پشيمانى است. يكى ديگر از نام هاى آن «يوم الحساب» است. اگر انسان توجه نداشته باشد كه روزى به كارهايش رسيدگى مى شود و از او حساب مى كشند، احساس مسؤوليت نمى كند و به فكر نمى افتد كه به كارهايش سرو سامانى بدهد، كارى را ترك كند يا به كارى همت گمارد؛ اما اگر بداند كه مسأله جدى است، به جزئيات كارهايش هم رسيدگى مى كند. در قرآن نيز به اين حقيقت اشاره شده است كه عذاب قيامت به دليل فراموشى روز حساب است؛ همان فراموشى كه موجب مى شود انسان مرتكب كارهايى شود كه در نهايت، عذاب ابدى را به دنبال داشته باشد: إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ.(1) اين عذاب براى كسانى است كه روز حساب را از ياد برده اند، هر چند ممكن است به آن اعتقاد نيز داشته باشند، اما اعتقاد كم رنگ است، زنده نيست و در اعمالشان تأثير نمى گذارد.

قرآن كريم داستان دو برادر را نقل مى كند كه يكى از آنها بى بند و بار بود و دراموالش حساب و كتابى نداشت. برادر ديگر هر قدر به او سفارش مى كرد كه مراقب اعمال و كردار خود باشد، مى گفت: ما أَظُنُّ السّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلى رَبِّي لاََجِدَنَّ خَيْراً مِنْها مُنْقَلَباً؛(2) تصور نمى كنم قيامتى برپا شود و اگر به فرض هم خدا و قيامتى باشد و من به سوى خداى خود باز گردم، در آن جهان نيز منزلى بهتر از اين دنيا خواهم يافت. مقصود قرآن از نقل اين داستان اين است كه بگويد، چنين اعتقادى به معاد فايده اى ندارد؛ زيرا ركن اساسى اعتقاد به معاد، اعتقاد به حساب است. آنچه مهم است اين اعتقاد است كه در آن جهان زنده مى شويم تا نتيجه اعمالمان را ببينيم، وگرنه صرف اعتقاد به زنده شدن كارآيى ندارد. لازمه چنين اعتقادى توجه به عاقبت كار در همين دنيا است. پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله) درروايتى مى فرمايند: حَاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحاسَبوا؛3 پيش از آن كه به حساب شما برسند، خود را مورد محاسبه قرار دهيد.

اگر چنين باورى در انسان وجود داشته باشد كه روزى به همه اعمالش رسيدگى مى گردد و مطابق آنها دقيقاً پاداش يا كيفر داده مى شود، به فكر محاسبه نفس خود مى افتد و از خود حساب مى كشد.

(1). ص (38)، 26.

(2). كهف (18)، 36.

(3). بحارالانوار، ج 70، باب 45، روايت 26.

/ 123