آفات عيب جويى از ديگران - پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پندهای امام صادق (علیه السلام) به ره جویان صادق - نسخه متنی

محمد تقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آفات عيب جويى از ديگران

بسيارى از مردم به جاى اين كه به دنبال رفع عيوب خود باشند، مدام در پى جستوجوى عيوب ديگران هستند. اين گونه افراد رفتار ديگران را زير ذره بين قرار مى دهند تا به محض مشاهده كوچك ترين لغزش و يا اشتباهى، شروع به عيب جويى نمايند. اين حالت از خودخواهى انسان سرچشمه مى گيرد؛ يعنى چون انسان حبّ ذات دارد، نمى خواهد باور كند كه آلوده است و داراى عيوب بسيارى است. با آن كه همه انسان ها بر نقص ها و ضعف هاى خود آگاهند (بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ) (1)، اما برخى از آنان به دليل داشتن حسّ خودپرستى و خودخواهى، چنين وانمود مى كنند كه هيچ گونه عيب و ايرادى ندارند. اين افراد براى سرپوش گذاشتن بر عيوب خود، خودشان را با افرادى كه داراى عيوب بدترى هستند مقايسه مى كنند تا از اين طريق هم خود را بهتر از ديگران جلوه دهند و هم دلشان را به اين خوش كنند كه آن قدرها هم آدم بدى نيستند!

ما اگر مى خواهيم اين انگيزه شيطانى را از خود دور كنيم، بايد به جاى عيب جويى از ديگران، درصدد يافتن عيوب خود و رفع آنها باشيم. اگر انسان واقعاً براى رهايى از اين دام شيطان عزم خود را جزم نمايد، اصلا فرصت پرداختن به عيوب ديگران را پيدا نمى كند. كسانى كه مغرورانه و متكبرانه به دنبال مطرح كردن عيوب ديگران هستند، گويى ارباب و صاحب اختيار مردم اند كه اين گونه از ديگران بدگويى مى كنند و رفتارشان را مورد سنجش و ارزيابى قرار مى دهند. حضرت عيسى (عليه السلام) مى فرمايد: نه تنها انسان نبايد اين روحيه را داشته باشد، بلكه بايد هم چون برده، متواضع باشد و سعى كند براى در امان ماندن از مؤاخذه ارباب، كار خلافى انجام ندهد: لا تَنْظُروا فى عُيوبِ النّاسِ كالاَْرْبابِ وَ أَنْظُروا فى عُيوبِكُمْ كَهَيْئَةِ الْعبيدِ.

تربيت دينى اقتضا مى كند كه انسان ابتدا عيوب خودش را بشناسد و آنها را رفع كند، سپس به سراغ نقص ها و ضعف هاى ديگران برود.

تقويت روحيه انتقادپذيرى، از ديگر راه هاى برطرف كردن عيوب ظاهرى و باطنى است. ما نه تنها بايد از خودمان انتقاد كنيم، بلكه بايد اين اجازه را به ديگران بدهيم تا عيوبى را كه از چشممان مخفى است به ما گوشزد كنند. بسيارى از بزرگان اخلاق اين گونه بودند؛ يعنى حتى نزد استادان خود مى رفتند والتماس مى كردند كه عيبشان را بگويند تا درصدد رفع آنها برآيند. اما متأسفانه بسيارى از مردم نه تنها اين گونه نيستند، بلكه حتى مى خواهند عيوبى را هم كه به آنها واقف اند، مخفى و انكار كنند. از اين رو به دنبال عيوب ديگران مى روند تا از آنها عيب جويى كنند.

يكى ديگر از آفاتِ دقت و كنجكاوى در رفتار ديگران، اين است كه وقتى انسان نقصى را در ديگران مى بيند، احساس تكبر و عجب به او دست مى دهد، خصوصاً اگر آن نقص، از عيوب ظاهرى باشد و وى نيز آن را عيب در خود نداشته باشد. اين افراد غافل، ممكن است با مشاهده عيوب ديگران، آنان را مورد استهزا و تمسخر قرار دهند و يا اگر خيلى مؤدّب باشند، در دلشان به آنان بخندند و با خود بگويند ما خيلى از ديگران بهتريم كه اين عيب ها را نداريم! در اين زمينه بايد توجه داشت كه مردم به طور كلى دو دسته اند: يا داراى نقص و عيبى مى باشند و يا در عافيت و سلامت به سر مى برند. اين عيوب، هم شامل نقص هاى جسمانى مى شود و هم عيوب غيرجسمانى. در هر حال، وقتى انسان با كسى كه داراى نقصى است مواجه مى شود، بايد به جاى تحقير وى، خدا را شكر كند كه او را از اين عيب و نقص حفظ كرده است. حتى روايت داريم كه اگر شما به شخص كافرى برخورد كرديد، بگوييد: الحمدلله الّذى لَمْ يَجْعَلْنى يهودياً و لانصرانياً... وجَعَلَنى حنيفاً مسلماً؛ حمد و سپاس خدا را كه مرا يهودى و نصرانى قرار نداد، بلكه به من توفيق داد كه مسلمانى مؤمن باشم. در امور ظاهرى هم همين طور است؛ اگر به كسى كه در اندام هايش نقصى هست، برخورد كرديم، بايد خدا را شكر كنيم كه سالم هستيم. در امور علمى، اخلاقى و دينى نيز اين نكته مصداق دارد؛ اگر با كسى مواجه شديم كه از نظر قدرت فهم و استدلال ضعيف است و يا صفت اخلاقى ناپسندى دارد و يا به گناهى آلوده است و به طور كلى از نعمت هايى كه ما از آن برخورداريم بى بهره است، بايد اولا، خدا را شكر كنيم كه آن گونه نيستيم و ثانياً، براى او دعا كنيم كه خدا آن نعمت را به او نيز ارزانى دارد: اِنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ مُبْتَلى و مُعافى فَارْحَمُوا المُبْتَلى وَ احْمَدوا اللّهَ عَلَى الْعافِيَةِ.


(1). قيامة (75)، 14.

يَا اِبْنَ جُنْدَب، صِلْ مَنْ قَطَعَكَ وَ اعْطِ مَنْ حَرَمَكَ و اَحْسِنْ اِلى مَنْ اَساءَ اِلَيْكَ و سَلِّمْ على مَن سَبَّكَ و اَنْصِفْ مَن خاصَمَكَ وَ اعْفُ عَمّنْ ظَلَمَكَ كما اَنَّكَ تُحِبُّ اَنْ يُعفى عَنْكَ فَاعْتَبِرْ بعَفْوِ اللّهِ عَنْكَ اَلا تَرى اَنَّ شَمْسَهُ اَشْرَقَتْ عَلَى الأَبْرارِ و الفُجّارِ و اَنَّ مَطَرَهُ يَنْزِلُ عَلَى الصّالحينَ و الخاطِئينَ.

/ 123