آيا گريه ى زهرا جزع بود؟ - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا گريه ى زهرا جزع بود؟

و ى مى گويد: قابل تصور نيست كه مردم مدينه از گريه ى زهرا عليهاالسلام- زنى كه قضا و قدر الهى را با آغوش باز مى پذيرد- آنگونه كه مداحان در سوگوارى او مى خوانند، آسايش خود را از دست بدهند [درباره ى اذيت مردم مدينه از گريه ى زهرا عليهاالسلام ر. ك: خصال، ج 1، ص 272؛ املى صدوق، ص 121؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 449؛ در پاورقى از: بحارالانوار، ج 43؛ صص 155، 177؛ ج 46، ص 109؛ ج 11، ص 311، 204؛ ج 12، ص 264؛ ج 82، ص 86؛ ارشادالقلوب، ص 95؛ تفسير عياشى، ج 2، ص 188؛ روضةالواعظين، ص 520، مكارم الاخلاق، ص 335، مناقب آل ابى طالب (چ علميه)، ج 3، ص 322؛ كشف الغمه، ج 2، ص 124.]، اگر چه متوفى، فردى در سطح رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله باشد.

پاسخ: ما تصور نمى كنيم كه گريه ى زهرا عليهاالسلام در فراق پدرش، آسايش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد، بلكه آنچه آنان را ناراحت كرد و به واكنش و اداشت، چيزى است كه وجود زهرا عليهاالسلام در كنار قبر پدرش با حالتى از حزن و اندوه، و دلتنگى و دل شكستگى برمى انگيخت: مظلوميت زهرا عليهاالسلام كه بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمد. چه نمايانگر حالت تحريك مداوم مردم پاك نهاد، و مخلص با ايمان و در نتيجه نابودى خطى بود كه از انجام هيچ عملى در راه رسيدن به خواسته هايش فروگذار نكرد. گريه ى زهرا عليهاالسلام در فراق شخص رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به اندازه ى گريه ى آن بانو در تجسّم سرنوشت غمبارى كه به مجرد وفات پيغمبر، اسلام و اسوه هايش را در خود فروبرد، نبود. بنابراين گريه ى زهرا عليهاالسلام، جزع از مصيبت و بزرگ شمردن فقدان شخص نيست كه با پذيرش قضا و قدر الهى منافات داشته باشد. مگر اينكه وى تسليم قضا و قدر بودن، و سكوت در قبال ظلم را پذيرش قضا و قدر الهى بداند.

بيت الاحزان

برخى نيازى به بيت الاحزان نمى بينند تا فاطمه عليهاالسلام در آن گريه كند. وى تصوّر نمى كند كه فاطمه عليهاالسلام چنان در فراق پدرش گريه كند كه آسايش مردم مدينه به هم بخورد و از او بخواهند كه ساكت باشد. زيرا اين بدان معنى است كه زهرا عليهاالسلام با صداى بلند در راهها فرياد مى زد؟! او اين فرياد و برهم زدن آسايش مردم با مقام و منزلت زهرا عليهاالسلام نمى سازد. در پاسخ مى گوييم:

1- روايتى است كه مرحوم مجلسى در بحارالانوار [بحارالانوار، ج 43، صص 174- 180] آورده و آن را ضعيف خوانده است. زيرا آن را در يك منبع معتبر پيدا نكرده است. اين روايت كه از فضّه است مى گويد: فاطمه عليهاالسلام در شب دوم وفات پدر از خانه بيرون رفت، گريست و مردم نيز با او گريستند. هنگامى كه مردم مدينه گريه ى زهرا عليهاالسلام را ديدند از على عليه السلام
درخواست كردند كه يا شب گريه كند يا روز. لذا على عليه السلام بيت الاحزان را در بقيع براى او ساخت.

/ 204