سرآغاز نقاط بحث خصومت على عليه السلام و احترام زهرا عليهاالسلام احترام زهرا عليهاالسلام نزد صحابه على عليه السلام متمرد است! درخواست گذشت رضايت زهرا عليهاالسلام از شيخين حيله هاى ناموفق قبر فاطمه عليهاالسلام شجاعت جاحظ
سرآغاز
و ى اقدام كودتاچيان در يورش بردن به خانه فاطمه عليهاالسلام را بعيد مى داند و معتقد است كه موقعيت و جايگاه زهرا عليهاالسلام آنان را از اقدام به چنين كارى منع مى كرد... او تلاش مى كند تا به كمك امورى چند كه يا ادعاى صرف بدون دليل است يا غير صلاح براى استدلال بر آنچه مورد نظر وى است، بر اين موقعيت زهرا عليهاالسلام استدلال نمايد. با اين حال بعيد نمى داند كه به منظور تأثير روانى ساكنان خانه آنان را به آتش زدن خانه تهديد كرده باشند تا به خواسته اينان تن دردهند. او تأكيد مى كند كه هدف آنان فقط بازداشت و توقيف على اميرالمؤمنين عليه السلام بود و به زهرا عليهاالسلام و ديگران كارى نداشتند. ما در اين فصل از اين سخنان استدلال كننده سخن خواهيم گفت. وى اين دلايل را در توجيه شك خود كه به نفى صريح اين وقايع نمى رسد، كافى مى داند. البته او تلاش مى كند تا آنجا كه ممكن است دلايل و شواهدى بر نفى كامل آن دست و پا كند و به صرف شك و ترديد، قناعت نكند. در اين فصل شواهد و دلايل او را مى آوريم و وجه عدم صلاحيت هر يك را براى استدلال يا استشهاد بيان مى داريم.
نقاط بحث
پيش از ورود به تفاصيل بحث اشاره مى كنيم كه پيرامون نقاط زير بحث خواهيم كرد: 1- خصومت با يك شخص مانع نمى شود كه دشمنانش بنا به دليل يا دلايلى به همسرش احترام گذارند و او را گرامى بدارند. 2- اينكه على عليه السلام فاطمه عليهاالسلام را براى يارى طلبيدن از انصار، به در خانه هاى آنان مى برد، بر موقعيت و احترام فاطمه عليهاالسلام در جامعه اسلامى دلالت دارد. 3- كسانى كه عمر به خانه زهرا عليهاالسلام آورد، هنگامى كه تهديد كرد خانه را با ساكنانش آتش خواهد زد، به او اعتراض كردند كه فاطمه در خانه است؟! گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد. اين بر چند مسأله دلالت دارد: الف: زهرا عليهاالسلام در جامعه، موقعيت ممتازى داشت كه نمى توان آن را ناديده گرفت. ب: دلهاى كسانى كه عمر با خود آورد، مالامال از محبت زهرا عليهاالسلام بود. حال چگونه مى توانيم تصور كنيم كه همين افراد به او يورش برند. ج: آنان حتى، اگر فاطمه عليهاالسلام را دوست نداشتند و به او احترام نمى گذاشتند، فقط براى سركوبى معارضه، و بازداشت على آمده بودند و به زهرا عليهاالسلام حتى اگر در خانه، بود، كارى نداشتند. مقصود عمر دقيقاً همين مطلب بود كه گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد. د: چند خبر هست كه از احترام زهرا عليهاالسلام نزد مردم سخن مى گويد. حال چگونه اينان جرأت مى كردند به حريم او تجاوز نمايند؟! ه: آمدن ابوبكر و عمر به خانه ى فاطمه و درخواست مسامحه و گذشت، بر جايگاه عظيم وى در جامعه ى اسلامى خصوصاً نزد بزرگان صحابه دلالت دارد. و : زهرا عليهاالسلام از شيخين راضى شد. آنگاه كه ابوبكر و عمر، براى كسب رضايت و خشنودى از فاطمه عليهاالسلام نزدش آمدند. ز: به حضور پذيرفتن ابوبكر و عمر از سوى زهرا بر نادرستى حديثى دلالت دارد كه مى گويد: «براى زن بهتر است كه نه او مردان را ببيند و نه مردان او را».
لطفا منتظر باشید ...
