درخواست گذشت، دليل بر منزلت زهرا - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درخواست گذشت، دليل بر منزلت زهرا

و ى با طرح سؤالى مى گويد: آيا درخواست شيخين از زهرا عليهاالسلام براى گذشت، دلالت ندارد كه فاطمه عليهاالسلام در جامعه ى اسلامى و در ميان بزرگان و صحابه از منزلت خاص خود بهره مند بود؟!

پاسخ:

1- همين درخواست گذشت دلالت دارد كه آنان، فاطمه عليهاالسلام را به گونه اى
اذيت كردند و به خشم آوردند كه ولو به ظاهر از او درخواست عفو گذشت كردند.

2- بدون ترديد، زهرا عليهاالسلام در جامعه ى اسلامى منزلت خود را داشت. همين منزلت زهرا عليهاالسلام بود كه آنان را وادار كرد تا تلاشى را براى گذر از كينه جويى، و از بين بردن آثار و عواقب منفى ناشى از اقدامات و جنايات خود در قبال زهرا عليهاالسلام، در حال و آينده، آغاز كنند.

3- آنان پس از درخواست رضايت از زهرا، احترامى انجام ندادند كه بر حسن نيت آنان دلالت كند بلكه همه دلائل بيانگر آن است كه اين كار را فقط و فقط براى تبليغات انجام دادند. لذا نه فدك را به فاطمه عليهاالسلام برگرداندند و نه گامهاى عملى براى از بين بردن آثار تجاوز زشت برداشتند و نه از تصميم اكيد خويش در غصب حقّ على عليه السلام برگشتند و نه در قبال جنايات كه به طور علنى مرتكب شدند، در برابر صحابه كوچكترين اعترافى به اشتباه كردند.

4- منزلت زهرا عليهاالسلام مانع نمى شد كه او را با ضرب و شتم و... مورد تعدّى و تجاوز قرار ندهند. چنانكه پدرش كه در دلهاى مردم عظيم تر، و مقدس تر از او بود، وقتى كه منافع و مصالح و بلندپروازيهاى آنان اقتضا كرد اين عظمت، و تقدّس، و منزلت مانع نشد كه خشن ترين سخنان زشت را به آن حضرت نگويند. آنگاه كه يكى از همين مهاجمان در حادثه اى كه به مصيبت روز پنجشنبه معروف شده، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را كه در بستر بيمارى بود، با سخنانش از نوشتن وصيت به امامت على عليه السلام بازداشت. او گفت: همانا پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله هذيان مى گويد. يا گفت: درد بر او غلبه كرده است.

[الايضاح، ص 359؛ تذكرةالخواص، ص 62؛ سرّالعالمين، ص 21؛ صحيح بخارى، ج 3، ص 60، ج 4، ص 5، 173، ج 1، صص 21- 22، ج 2، ص 115؛ المصنف، ج 6، ص 57؛ ج 10، ص 361، الارشاد ص 107 (چ نجف)، بحارالانوار، ج 22، ص 498؛ ر. ك: الغيبة نعمانى، صص 81- 82؛ عمدةالقارى، ج 22، ص 170- 171؛ ج 14، ص 298؛ ج 25، ص 76؛ فتح البارى، ج 8، صص 100- 102، 186- 187؛ البداية والنهاية، ج 5، ص 227، 251؛ البدء والتاريخ، ج 5، ص 59؛ الملل والنحل، ج 1، ص 22؛ الطبقات الكبرى، ج 2، ص 244؛ تاريخ الامم والملوك، ج 3، ص 192- 193؛ الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 320؛ انساب الاشراف، ج 1، ص 562؛ شرح نهج البلاغه ج 6، ص 51؛ ج 2، ص 55؛ تاريخ الخميس، ج 2، ص 164، 182؛ صحيح مسلم، ج..، ص 75، مسند احمد، ج 1، ص 322- 325، 332، 346، 355، 362؛ السيرة الحلبيه، ج 3، ص 344؛ نهج الحق، ص 273، تاريخ ابن خلدون، ج 2، ق 2، ص 62، اثبات الهداة، ج 2، ص 344، 348، 399، ج 1، ص 657؛ الجامع الصحيح، ج 3، ص 55، نهايةالارب، ج 18، ص 375؛ روضةالمناظر، ج 1، ص 181- 182؛ دلائل الصدق، ج 3، ق 1، ص 63- 70؛ الصراط المستقيم، ج 3، ص 7؛ المراجعات، ص 353، النص والاجتهاد، ص 149، 163، المختصر فى اخبار البشر، ج 1، ص 151؛ مجموع الغرائب، ص 289، منهاج السنة، ج 3، ص 135؛ مناقب آل ابى طالب، ج 1، ص 292؛ تاريخ الاسلام، ج 2، ص 383- 384؛ كشف المحجّه، ص 64، الطرائف، ص 432- 433؛ التراتيب الاداريه، ج 2،: ص 241، كنزالعمال چاپ هند، ج 7، ص 170؛ دلائل النبوة، ج 7، ص 181- 184؛ مسند ابويعلى، ج 5، ص 393؛ ج 3، ص 393- 394؛ ج 4، ص 299، مجمع الزوائد ج 4، ص 214.]

پيش از اين و در موسم حج [ر. ك: مسند ابى عوانه، ج 4، صص 394- 400؛ مسند احمد، ج 5، صص 90- 101؛ سنن ابى داوود، ج 4، ص 106؛ الغيبة نعمانى، صص 121- 124؛ ارشاد السارى، ج 10، ص 273؛ صحيح مسلم، ج 6، ص 4؛ الغيبة طوسى، ص 88- 89؛ فتح البارى، ج 13، صص 181- 184؛ اعلام الورى، ص 38؛ بحارالانوار، ج 36، صص 235- 240؛ ج 63، ص 236؛ منتخب الاثر، ص 20؛ اكمال الدين، ج 1، صص 272- 273؛ تاريخ الخلفاء، ص 10- 11؛ الصواعق المحرقه، ص 18؛ ينابيع الموده، صص 444- 445؛ خصال، ج 2، صص 470- 474 از عيون اخبارالرضا و مودة القربى؛ احقاق الحق، ج 13، ص 1؛ العمده، ص 421؛ النهاية فى اللغه، ج 3، ص 54؛ لسان العرب، ج 12، ص 343؛ و از: القرب فى محبة العرب، ص 129.] آنگاه كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: امامان پس از من دوازده نفرند، چنان داد و فرياد و غوغا به راه انداختند كه كسى سخن حضرت را نشنيد. پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به دنبال آن فرمود: «همه آنان از قريش هستند». [درباره ى «همه ى آنان از قريش هستند» يا «از بنى هاشم» ر. ك: صحيح مسلم، ج 6، ص 3؛ مسند احمد، ج 5، صص 89- 108؛ مسند ابى عوانه، ج 4، ص 394؛ حيلةالاولياء، ج 4، ص 333؛ اعلام الورى، ص 382؛ العمده، صص 416- 422؛ اكمال الدين، ج 1، صص 272- 273؛ خصال، ج 2، صص 469، 275؛ فتح البارى، ج 13، صص 181- 185؛ الغيبه نعمانى، ص 119- 125، صحيح بخارى، ص 4، ص 159؛ ينابيع الموده، صص 444- 446؛ تاريخ بغداد، ج 2، ص 126؛ ج 14، ص 353؛ المستدرك الصحيحين، ج 3، ص 618؛ منتخب الاثر، صص 10- 23 به نقل از منابع فراوان؛ الجامع الصحيح، ج 4، ص 501؛ سنن ابى داود، ج 4، ص 116؛ كفايةالاثر، ص 49؛ آخر كتاب؛ بحارالانوار، ج 36، ص 231؛ احقاق الحق، ج 13، صص 1- 50؛ به نقل از منابع فراوان.]

/ 204