اقدام براى آتش زدن در خانه فاطمه - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اقدام براى آتش زدن در خانه فاطمه

سرآغاز

آتش زدن در يا تهديد بدان

خلاصه

سرآغاز

آنچه در فصل اوّل اين بخش گذشت سيمايى روشن از درهاى خانه هاى مدينه در عهد پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله براى ما ترسيم كرد اما از آنجا كه برخى با ادعاى عدم وجود در براى خانه هاى مدينه تلاش كرده تا حوادثى را كه پس از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله بر زهرا عليهاالسلام گذشت از قبيل هجوم به در خانه اش و تلاش براى آتش زدن آن و در پى آن زدن دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله توسط چند نفر چنانكه پهلويش شكست و فرزندش را سقط كرد، و صديقه شهيده و صابر محتسب وفات كرد؛ انكار نمايد. وى با اين ادعا مى خواهد ابزار جنايت و در نهايت جنايت را از دامن مرتكبان پاك نمايد.

بدين منظور، مناسب ديديم در اين فصل بخشى از متون را تقديم خواننده ارجمند كنيم كه از در داشتن خانه فاطمه عليهاالسلام به طور خاص سخن گفته است. اين را مى گوييم و بر خداوند توكل مى كنيم و از او قوت و توانايى استمداد مى جوييم.

در اين فصل چه مى خواهيم؟

در اين فصل نمى خواهيم اهانتها و مصائبى را كه به دست غاصبان خلافت پس از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله نسبت به زهرا عليهاالسلام انجام گرفت، بيان داريم. چه پيش از اين تا حدودى از آن سخن گفتيم. در اينجا فقط مى خواهيم برخى از نصوص مروى از طريق شيعه و سنى را بيان كنيم كه از جمع هيزم توسط مهاجمان و انباشت آن در
كنار در خانه ى زهرا عليهاالسلام به منظور آتش زدن در و بلكه آتش زدن خانه در عمل يا تهديد بدان، سخن مى گويد. ابتدا رواياتى را خواهيم آورد كه واژه ى باب: در، در آن آمده و در پى آن احاديثى را كه به ذكر آتش زدن يا تهديد بدان بسنده كرده و از واژه ى در، سخن نگفته است. آنگاه متونى را تقديم خواهيم كرد كه از سقط محسن به سبب فشار فاطمه عليهاالسلام بين در و ديوار، سخن مى گويد، اگر چه اين روايات را با احاديث ديگرى در فصول قبل تقديم كرده ايم.

آتش زدن در يا تهديد بدان

1- بلاذرى و ديگران و شيعه از طرق فراوان روايت كرده اند كه ابوبكر به دنبال على عليه السلام فرستاد كه بيايد بيعت كند. على بيعت نكرد. عمر با شعله اى آتش آمد. فاطمه عليهاالسلام دم در خانه اش به او برخورد. فاطمه عليهاالسلام گفت: پسر خطاب! مى بينم كه مى خواهى خانه ام را به رويم آتش بزنى؟! گفت: بلى، و اين بهترين كار براى تقويت دين پدرت مى باشد. پس على آمد و بيعت كرد. [بحارالانوار، ج 28، ص 389، 411، به نقل از بلاذرى، انساب الاشراف، ج 1، ص 586؛ ر. ك: الشافى فى الامامه، ج 3، ص 241؛ العقدالفريد، ج 4، صص 259- 260؛ ج 2، ص 250؛ ج 3، ص 63؛ كنزالعمال، ج 3، ص 149؛ الرياض النضره، ج 1، ص 167؛ المختصر فى اخبار البشر، ج 1، ص 156؛ الطرائف، ص 239؛ تاريخ الخميس، ج 1، ص 178؛ نهج الحق، ص 271؛ نفحات اللاهوت، ص 79؛ عوالم العلوم، ج 1، صص 408، 602؛ الشافى ابن حمزه، ج 4، ص 174؛ تلخيص الشافى، ج 76، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 147.]

2- مفضل از امام صادق عليه السلام پرسيد: مولاى من، اشك چقدر ثواب دارد؟ فرمود: آنقدر كه قابل شمارش نيست... امام صادق عليه السلام در ادامه اين روايت به مفضل فرمود: هيچ روزى همچون مصيبت ما در كربلا نيست. اگر چه روز سقيفه، و آتش زدن در خانه اميرالمؤمنين، حسن، حسين، فاطمه، زينب، ام كلثوم عليهم السلام، فضّه، قتل محسن، در اثر لگدى كه به شكم مادرش زدند؛ بزرگتر و وحشتناكتر و تلخ تر

است. چه آن روز، اصل روز عذاب است». [فاطمة الزهرا بهجة قلب المصطفى، ص 532؛ به نقل از نوائب الدهور، ص 194.]

امام عليه السلام فرمود: محسن با خون خضاب شده مى آيد، او را خديجه بنت خويلد و فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين عليه السلام مى آورند. [فاطمة الزهرا بهجة قلب المصطفى، ص 532؛ به نقل از نوائب الدهور، ص 194.]

3- مفضّل حديثى از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه از امام حجّت- عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف- و رجعت برخى مردگان سخن مى گويد. از جمله در اين روايت آمده: «زدن سلمان فارسى، آتش زدن در خانه اميرالمؤمنين، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام بر رويشان و تازيانه زدن به دستان صديقه ى كبرى فاطمه عليهاالسلام و شكم او و سقط محسن... و جمع هيزم، انباشت آن كنار در براى آتش زدن خانه اميرالمؤمنين، فاطمه، حسن، حسين و زينب، ام كلثوم، فضّه، آتش زدن در، و خروج فاطمه و خطاب او به آنان از پشت در، و سخن او گفت: واى بر تو عمر! اين چه جسارتى است كه به خدا و رسول مى كنى؟ مى خواهى نسل رسول خدا را از دنيا قطع كنى و از بين ببرى، و نور خدا را خاموش كنى...

/ 204