درباره ى تأثير خانواده و محيط ايمانى در شخصيت زهرا عليهاالسلام مى گوييم: زهرا عليهاالسلام نورى است كه از ميوه ى بهشت آفريده شد و در شكم مادر با او سخن مى گفت: او بهترين بنده ى خداست كه او را پيش از ورود به اين محيء كه برخى آن را عامل اصلى مقامات و كرامات زهرا عليهاالسلام مى پندارند، برگزيد تا معصومه [عصمت پيامبران و اوصياء به دليل عقل ثابت شده است. چه عصمت اقتضاى مقام نبوّت و امامت است. نقل نيز آن را تأييد كرده و به بيان حدود و افقها، و ديگر خصوصيات آن پرداخته است... عصمت زهرا عليهاالسلام به نص قرآن كريم، و نقل صحيح ثابت از رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله ثابت شده و يكى از ضروريات و اصول ثابت مذهب است. بديهى است كه عصمت جز از راه نقل شناخته نشود. زيرا اوامر و نواهى الهى به اعمال ظهارى جوارح منحصر نيست بلكه به قلب، و نفس، و روح، و نيز به ساخت خصلتهاى انسان، و احساسات و عواطف او همچون شجاعت، كرامت، حسادت، حب و بغض، ايمان و نفاق، و اهداف و آرزوها و ديگر مسائلى كشيده مى شد كه براى آگاهى يافتن از آن راهى جز نقل از معصوم نداريم.]، طاهره و زكيه باشد. اين سخن كه عامل اصلى عصمت عليهاالسلام را محيط زندگى او مى داند، يك نكته را در خود پنهان دارد: اگر زهرا عليهاالسلام در محيطى زندگى مى كرد كه محيط خير و صلاح و ايمان نبود، زهرا عليهاالسلام رنگ خاص همان محيط را مى گرفت و زنى شرور و منحرف- پناه بر خدا- مى شد. آيا اين سخن معقول و مقبول است؟! ما اصرار داريم كه محيط زندگى زهرا عليهاالسلام تنها عامل رسيدن او به مقام كرامت و منزلت نبود و نه موجب تبلور و ساخت شخصيت ايمانى و تحقق عصمت و كمال انسانى او؛ بلكه فطرت سليم، و روح پاك، و عقل برتر و توازن زهرا عليهاالسلام در كمالات و خصوصيت هاى انسانى، و آنگاه رعايت و مزيد لطف پروردگار سبحان و توفيق الهى، و تلاش و كوشش آزادانه خود او در رسيدن به خلوص، صفا و پاكى هر چه بيشتر و نيل به درجات قرب و رضا، همه با هم شخصيت معصوم و مطهر زهرا عليهاالسلام را بوجود آورد. بنابراين عصمت به معنى ناتوانى از انجام چيزى نيست بلكه عصمت يعنى: قدرت و معرفت، و انتخاب شايسته، و اراده ى قوى و فعّال با عقل بزرگ و رعايت و حمايت الهى. اما بزرگى و كوچكى سن، يا ميزان رشد جسمانى اصلاً معيار صفاى روح و كمال ملكات و خصال انسانى و ميزان فعليت تعقل، يا قوت عقل و ادراك، يا وسعت معرفت و استحقاق منازل كرامت نمى باشد. خداوند به يحيى عليه السلام در كودكى، حكمت عنايت فرمود. چنانكه عيسى عليه السلام در گهواره زبان گشود و سخن گفت: (قال انى عبداللَّه آتانى الكتاب و جعلنى نبياً و جعلنى مباركاً اينما كنت و اوصانى بالصلاة والزكاة ما دمت حيّاً و برّاً بوالدتى و لم نجعلنى جباراً شقياً). [مريم، 20- 22.] زهرا عليهاالسلام هيچگاه نه كودكانه مى انديشيد و نه در سطح ملكات، ادراكات و بلندپروازيهاى بچه گانه قرار داشت. على و زهرا عليهماالسلام، هر دو به هنگام تولد سخن گفته اند. زهرا عليهاالسلام پيش از تولد، در شكم مادر با او سخن مى گفت. كتابهاى تاريخ و مصادر روايى شيعه و سنى روايات فراوانى از اين قبيل درباره ى اهل بيت عليهم السلام نقل كرده كه بر اين حقيقت دلالت دارد.