كه گفت: فاطمه در خانه است؟! - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2- اگر مهاجمان دوستدار و محب زهرا عليهاالسلام بودند و به او احترام مى گذاشتند، ديگر نيازى نبود كه على عليه السلام فاطمه عليهاالسلام را در ميان خانه هاى مهاجران و انصار بگرداند تا به نصرت و ياريشان دست يابد و آنان را براى دفاع از حق خود قانع سازد. بلكه كافى بود كه زهرا عليهاالسلام با مهاجمان مقابله كند و با استفاده از نفوذ و جايگاه خود آنان را قانع سازد كه بدون بدست آوردن نتيجه اى كه مخالف ميل زهرا عليهاالسلام يا موجب خشم او باشد، برگردند و ديگران را هم كه با خود آورده بودند، برگردانند.

جداى از اين، اگر همه ى آنان محبّ و دوستدار زهرا عليهاالسلام بودند، آيا از باقى انصار كمك مى طلبيدند كه به دوستدارانش هجوم برند و با آنان بجنگند؟! آيا ممكن است كه زهرا عليهاالسلام موجب عداوت و دشمنى بين محبان خود شوند، سپس بايستد و راضى و شادمان نظاره گر اين دو گروه باشد.؟!

3- اگر اين مردم محب و دوستدار زهرا عليهاالسلام بودند، پس چرا وقتى از دنيا رفت از آنان و كسى كه آنان را آورده بود، رويگردان بود؟! و چرا وصيت كرد كه ابوبكر و عمر، و احدى از ستمگران در حقّ او، در تشييع جنازه اش حضور نداشته باشند و به همين علت، شبانه دفن شد؟! و هنوز قبرش از همه پنهان است، در حالى كه يگانه دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سرور زنان جهان از اولين و آخرين است؟!

پس چگونه در قبال محبتشان، جفا مى كند، و در حالى كه خداوند آنان را به محبت و خشنود كردن زهرا عليهاالسلام فرمان مى دهد، او بر آنان جفا مى كند و خشم مى گيرد؟!

كه گفت: فاطمه در خانه است؟!

مى گويد: كسانى كه وقتى عمر تهديد كرد خانه را آتش خواهد زد، به او اعتراض كردند، همان كسانى بودند كه با او براى يورش به خانه زهرا عليهاالسلام آمده بودند. آنها به عمر گفتند: فاطمه در خانه است. گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد.

اين اعتراض دلالت دارد كه زهرا عليهاالسلام محبوب آنان است و به او احترام مى گذارند و او را گرامى مى دارند. اين اعتراض بدين معنى است كه دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در خانه است، چگونه بر او وارد شويم و موجبات ترس و وحشت او را فراهم آوريم؟!

گذشت كه وى مى گويد: مهاجمانى كه عمر با خود آورد، دلهايشان مالامال از
محبّت زهرا عليهاالسلام بود، حال چگونه مى توانيم تصور كنيم كه به او يورش برند؟

پيش از پاسخ دو نكته را كه وى گفته، متذكر مى شويم:

1- معترضان به عمر همان كسانى بودند كه با خود آورده بود تا به كمك آنان به اهل بيت وحى عليهم السلام هجوم برد.

2- اعتراض آنان بر جايگاه و موقعيت زهرا عليهاالسلام در نزدشان دلالت دارد. در پاسخ به اين نكته مى گوييم:

1- چه كسى گفته كه معترضان به عمر همان مهاجمان بودند؟ و به چه دليل؟! خانه ى فاطمه عليهاالسلام در مسجد پيغمبر بود و مردم به مسجد رفت و آمد مى كردند و در بيشتر اوقات در آنجا حضور داشتند. هنگامى كه مهاجمان به خانه زهرا عليهاالسلام يورش بردند، «مردم جمع شدند تا نظاره كنند، و خيابانهاى مدينه از مردان پر شد». [شرح نهج البلاغه. ج 6، ص 50.] پس چرا معترض، از همين نظاره گران يا يكى از مؤمنان پاكيزه حاضر در مسجد پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله نباشد؟! اين به ظاهر حال مناسبتر مى آيد. زيرا ظاهر حال مهاجمان نشان مى دهد كه آنان براى فاطمه عليهاالسلام و كسانى كه در خانه بودند و مسجد و قبر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه در خانه ى فاطمه عليهاالسلام بود، هيچ ارزشى قائل نبودند.

2- اگر بپذيريم كه يكى از مهاجمان اعتراضى كرده ولى روشن است كه دلالت نمى كند كه آنان به زهرا عليهاالسلام احترام مى گذاشتند و يا از او تجليل مى كردند. شايد عامل اين اعتراض، خوف از عواقب چنين اقدام خطرناكى بوده است. اگر مردم دشمنى آنان با على عليه السلام را بپذيرند به اين اعتبار كه او قطب حساس جبهه ى مخالف و مانع اساسى تحقق آمال و آرزوهاى آنان در رسيدن به سلطنت و حكومت است و اين على بود كه پدران، فرزندان و برادرانشان را در راه خدا كشت، اما زهرا عليهاالسلام اينگونه نيست. بنابراين تجاوز و دشمنى با او و آتش زدن خانه اش، در حالى كه يگانه دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله است و در تمام جهان اسلام معروف، چيزى نيست كه بتوان براى مردم توجيه كرد چه بسا اگر مردم بفهمند كه زهرا عليهاالسلام در نتيجه اين اقدامات خشونت آميز حاكمان جديد كشته شده، وضعيت به ضرر آنان عوض خواهد شد.

3- مهاجمان چنان زهرا عليهاالسلام را زدند كه فرزندش را سقط كرد اما احدى نه از مهاجمان و نه از ديگران، كوچكترين اعتراضى نكرد. آيا اگر از عمر مى ترسيدند، از قنفذ، يا مغيرة بن شعبه و امثال اين دو هم مى ترسيدند؟!

4- اگر مهاجمان تا اين اندازه به زهرا عليهاالسلام احترام مى گذاشتند، سبب ايستادگى وى در مقابل آنان، و نشستن على عليه السلام و بنى هاشم در خانه اش روشن مى شود. زيرا در اين صورت مانع رسيدن مهاجمان به على، و بازداشت او- به تعبير و برحسب معيارهاى اين استدلال كننده- خواهد شد. حال مى توان فهميد كه چرا زهرا عليهاالسلام شخصاً در را باز مى كند و نه على عليه السلام يا يكى از حاضران در خانه.

اى كاش اين اقدام زهرا عليهاالسلام مى توانست مهاجمان را از شكستن در و ورود بدون اجازه به خانه ى فاطمه عليهاالسلام بازدارد. البته در حفظ حق و حقيقت، از دستبرد و تباهى و نيز روشن كردن باطن كودتاچيان نقش مؤثرى داشت.

5- تاريخ و سياست كسانى كه عمر براى يورش به خانه زهرا عليهاالسلام با خود آورده دلالت ندارد كه آنان زهرا عليهاالسلام را دوست داشتند البته اين در صورتى است كه موردى پيدا نكنيم كه برعكس آن دلالت كند. تاريخ نام شمارى از مهاجمين را براى ما ثبت كرده است:

ابوبكر، عمر، قنفذ، ابوعبيدة بن جراح، سالم غلام ابوحذيفه، مغيرة بن شعبه، خالد بن وليد، عثمان، اُسيد بن حُضير، معاذ بن جبل، عبدالرحمن بن عوف، عبدالرحمان بن ابى بكر، محمد بن مسلمه- او شمشير زبير را شكست- زيد بن اسلم ،

/ 204