مريم دختر عمران - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

مريم دختر عمران

قضيه ى رويارويى مريم عليهاالسلام يك رويارويى تلخ و خشن ديگر است. چه شخصيت و كيان او را مورد هجوم قرار گرفته است و براى مريم به عنوان يك زن كه خود را در مقابل قومش سمبل طهارت و فضيلت مى داند و آنان را به واسطه ى پليدى
و انحرافشان سرزنش مى كند، از حساس ترين مسائل بشمار مى رود. او كه هم اكنون در خصوص عفت و پاكدامنى اش مورد سؤال قرار گرفته است، به گونه اى در مقابلشان ظاهر شده كه هرگونه وسيله ى دفاع از خويشتن را از دست داده است. چگونه يك زن مى تواند نوزادى به دنيا آورد و سپس مدعى شود كه نه مرتكب كار زشت شده و نه رابطه اى با مردى داشته است؟!

او مى پندارد كه نوزادى از او متولد شده بدون اينكه مردى به او دست زده باشد و اصرار دارد كه عفت و پاكدامنى خود را به معناى دقيق كلمه حفظ كرده است. بالاتر اينكه هيچگونه تأويلى را در اين باره نمى پذيرد. از قبيل تجاوز به عنف كه زن در چنين مواردى معذور است.

زن شوهردار نيز هرگاه زايمان مى كند در روزهاى نخست خصوصاً در برابر آشنايان و اقوام تا حد زيادى احساس شرمندگى و خجالت مى كند. حال چگونه است كه دخترى بدون ازدواج، بچه اى به دنيا آورد و آنگاه او را در بغل گرفته به ميان قومش بيايد و اصرار داشته باشد كه مردى به او دست نزده است؟! آيا از آنان نمى پذيرد كه اعتقاد يا توهّم ديگرى داشته باشند؟

ايمان مريم لرزان و سست نشد، او عقب نشينى نكرد و نه نوزاد را مخفى نمود و نه او را از خود دور كرد و نه از او دورى جست بلكه در راه رضاى خداوند سبحان او را پذيرفت و صبر و تحمل پيش گرفت. او به حق و با شايستگى تمام سرور زنان زمان خود بود. زيرا كلمات خداوند را تصديق كرد و از پرهيزگاران بود.

اما رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله خبر داده كه فاطمه زهرا عليهاالسلام از همه زنان جهان از اولين و آخرين از جمله مريم و آسيه و ديگران به رغم سختيها و مشكلاتى كه تحمل كردند، برتر است. همين نشان مى دهد كه زهرا عليهاالسلام از جايگاه و منزلت عظيمى برخوردار است و مصائب و مشكلاتى كه از دشمنان ديده تا چه اندازه سخت و سنگين بوده
است. چه معصوم عليهاالسلام مى فرمايد:

«ان اشدّ الناس بلاءً هم الانبيا ثم الذين يلونهم ثم الامثل فالامثل». [ر. ك: بحارالانوار، ج 64، ص 200.]

از آنچه كه گذشت نتايج فراوان مى گيريم. در اينجا به چند مورد اشاره مى كنيم:

1- اين محيط نيست كه شخصيت انسان را مى سازد. اگر چه ممكن است گاهى اوقات كه انسان نظارت آگاهانه را از دست مى دهد و تسليم شرايط مى شود، محيط در شخصيت او تأثير مى گذارد.

بنابراين جايى براى اين سخن نيست كه شخصيت زهرا عليهاالسلام دستاورد محيط و خانواده اى است كه در آن زندگى كرد. ما نمى پذيريم كه گفته شود: اگر زهرا عليهاالسلام در يك محيط ديگر مثلاً محيط فاسدى، زندگى مى كرد تابع عينيت همان محيط مى شد.

2- رويارويى مريم با فشارهاى محيط منحرف و فاسد در حساس ترين و مهمترين مسائل او به عنوان يك زن، در حالى كه هيچ گونه وسيله پذيرفته شده اى براى دفاع از خود ندارد مگر ايمان بى آلايش و اطمينان فوق العاده به خداوند متعال، سپس جنبش آسيه بنت مزاحم در عمق لانه شرك و انحراف و در قلب محيط فاسد براى رويارويى با سركش ترين قدرتها كه برخوردار از بيشترين ابزارهاى قهر، گمراهى و خشونت و طغيان و ظلم و استكبار هستند دلالت دارد كه جايى براى توجيه انحرافات بواسطه ى فشارهاى محيط و مكان يا سلطه يا پيروى از خواست شوهر و... نيست.

3- زن همانند مرد از يك قدرت حقيقى برخوردار است و مى تواند در هر مسأله اى كه به او مربوط مى شود، تصميم نهائى را بگيرد. او در حدى است كه مى تواند مخاطب خداوند قرار گيرد و به بالاترين درجات و مراتب براى رسيدن به
رفيع ترين مقام در زمينه كرامت و عنايت الهى نايل آيد.

4- بدون ترديد، حركت به سوى احقاق حق و اقامه ى شرايع خدا و عمل به احكام الهى و گام برداشتن در مسير هدايت و خير مطابق فطرت و عقل است و انحراف از آن سرپيچى از مقتضيات فطرت و سبك شمردن احكام عقل و نابودى معانى انسانيت و حكمت.