امكان سركشى - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امكان سركشى

ما انكار نمى كنيم كه محيط اجتماعى در روح و روان انسان و رفتار و اخلاق او تأثير دارد اما معتقديم كه اين تأثير نه در همه مردم هست و نه حتمى الوصول به حدى كه با وجود آن انسان اراده خود را از دست بدهد و محيط او را اسير خود نمايد و مانع انتخاب او شود و از حركت به سوى خير و صلاح، و رستگارى بازدارد. قرآن كريم به گونه اى اين مطلب را براى ما بيان فرموده كه جاى هيچگونه ترديدى
باقى نمى گذارد. آنگاه كه از زنانى سخن مى گويد كه خداوند آنان را الگوهايى براى مردم قرار داده مثل مريم بنت عمران و آسيه بنت مزاحم، و آنگاه كه از زنانى ديگر سخن مى گويد كه مردم بايد از كردارشان عبرت و پند گيرند. همچون زن نوح و زن لوط.

رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله سخن بسيار مهمى به عنوان راز به يكى از همسران خويش گفت. او راز پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله را فاش كرد و چيزى از خود به آن افزود. خداوند سبحان آنجا كه از اين زن سخن مى گويد، مى فرمايد:

(ضرب اللَّه مثلاً للذين كفروا امرأة نوح، و امرأة لوط كانتا تحت عبدين من عبادنا صالحين فخانتا هما فلم يغنيا عنهما من اللَّه شيئاً و قيل ادخلا النار مع الداخلين و ضرب اللَّه مثلاً للذين آمنوا امرأة فرعون اذ قالت: رب ابن لى عندك بيتاً فى الجنّة و نجّنى من فرعون عمله و نجّنى من القوم الظالمين و مريم ابنة عمران التى احصنت فرجها فنفخنا فيه من روحنا و صدقت بكلمات ربّها و كتبه و كانت من القانتين). [تحريم، 10- 12.]

مى بينيم كه خداوند براى مؤمنان و نه فقط زنان مؤمن، آسيه دختر مزاحم و مريم دختر عمران، و براى كافران و نه فقط زنان كافر، زن نوح و زن لوط را مثال زده است. در توضيح اين مطلب مى گوييم:

زن نوح و زن لوط

ملاحظه ى چند نكته ما را در توضيح معنى آيات كمك مى كند:

1- در آيه ى مباركه اشاره شده كه يك زن در مقابل مردى ايستاد. شايد كسانى
گمان برند كه در برخى جوانب خاص مردان بر زنان امتياز دارند و همين در بسيارى از امور افضليت و اولويت مى دهد.

2- اين دو مرد همسر هستند و شوهر حداقل در خانه از موقعيت قوى و قدرتمندى برخوردار است.

3- معمولاً شوهر از هركس ديگر حتى پدر و مادر به احوال و گرايشات و نقاط ضعف و قوّت همسرش آگاه تر است. زيرا بطور مستمر با او در تماس است و او نيز معمولاً با شوهرش در نهايت صفا و صميميت زندگى مى كند و چيزى از او پنهان نمى كند.

4- اين مرد از صفات كمال انسانى و همه عوامل قدرت خصوصاً آگاهى و شعور، تدبير و انديشه، عقل و حكمت و سطح فكرى برتر و سلامت فكر و قدرت اقناع ديگران برخوردار است و بلكه در همه ى اين كمالات در اوج است تا آنجا كه شايسته نبوت و بلكه رسالت شده است و بالاتر اينكه يكى از آن دو، يعنى: نوح از پيامبران اولواالعزم است كه از بالاترين درجات ثبات و نفوذناپذيرى و قدرت برخوردارند.

آيا كسى از پيامبران مرسل به شيوه هاى اقناع، ابزارها و ادوات آن آشناتر هست؟ آيا كسى هست كه بيشتر از او، افكار و انديشه هاى لازم براى اين كار را در خود جمع كرده باشد؟

5- اين زن در محيطى آرام و در فضايى پاك و باصفا و سرشار از راستى و ايمان و خير و صلاح زندگى مى كند، آنجا كه همه ى اين كمالات در آن عينيت و تجسّم يافته و او مى تواند آن را بى واسطه لمس كند و فقط نظريه پردازى نيست.

اما در اين محيط اثرى از شرك، انحراف و زشتى نيست بلكه اين رذايل در آنجا غريب، مردود و مطرود است و ابداً مورد قبول و رضايت نمى باشد.

6- اين دو پيامبر كه يكى از آن دو از پيامبران اولواالعزم است، مسئوليت هدايت و دفاع از امت و دور ساختن آن از لغزشگاه هاى انحراف و آفات آن را بر عهده دارند. اين هدايت، اولين و اساسى ترين مسئوليت آنان و همه چيز زندگى دوران پيامبرى و هدايتى اين دو است و نه يك امر عارض همچون مال كه مى توان آن را عوض كرد يا همانند جاه كه مى توان بدون آن زندگى كرد. همچنان كه از قبيل سلطه، نفوذ و اداره ى خانه و يا از نوع مصلحت مادى و يا شأنى از شئونات زندگانى نيست كه بتوان از آن چشم پوشيد، بلكه برخورد با آن يعنى برخورد با سرنوشت، وجود، آينده و آخرت دنيا. پيامبر از موقعيت تقديس، تعبد و تدين به اين مأموريت مى نگرد و با آن تعامل دارد.

همسر پيامبر كه به هيچ يك از آنچه بيان شد ايمان ندارد به مقابله او مى آيد و از درون پايگاه مسئوليتش و در عزيزين، گرانبهاترين و مقدس ترين امر عليه او مى شورد.

7- اين مقابله با محيط است. زيرا از درون خانه صلاح، ايمان، خير، و هدايت مى جوشد.

8- دردناكتر و تلخ تر اين است كه مى بينيم اين زن در چيزى به مقابله با شوهرش مى رود كه فطرتش بدان مى خواند و با قلب، وجدان، احساسات، عواطف، روحيات و با تمام وجودش بدان ارتباط دارد.

تلخ تر اينكه او مى خواهد مخالفى باشد كه فقط به انحراف خويش بسنده نمى كند بلكه با استفاده از محيط منحرف كه احتمالاً او را در جهت تحقّق اهدافش يارى مى رساند و به او عزم و قوت مى بخشد، آنچه را شوهرش مى سازد، نابود كند و از بين ببرد.

از سوى ديگر اين مسأله به يك مورد خاص ختم نمى شود تا بتوان آن را يك
استثنا يا يك حالت شاذ و نادر به حساب آورد بلكه همين قضيه تكرار شده و نوح و لوط عليهماالسلام را در بر گرفته است. همان دو پيغمبرى كه خداوند ماجراى آنان را براى عبرت ديگران مثال زده است.

/ 204