پاسخ از پشت در - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

كرد، پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به زردى صورتش نگاه كرد». [بحارالانوار، ج 3، ص 73؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 169.]

19- در يك حديث: يك شب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نماز عشا را به تأخير انداخت. عمر آمد و در زد و گفت: يا رسول اللَّه! زنان و بچه ها خوابيدند. [بحارالانوار، ج 30، ص 268؛ تهذيب الاحكام، ج 2، ص 28.]

20- در حديثِ آمدن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به خانه ى ابوالهيثم بن تيهان: «پس در زديم. زنى گفت: كيست؟ عمر گفت: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله است...». [كنزالعمال، ج 7، ص 194.]

21- در يك قصّه آمده كه زيد بن حارثه به خانه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و «در زد». [كنزالعمال، ج 10، ص 570.]

پاسخ از پشت در

1- در معجزات رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آمده كه يك اعرابى، سوسمارى شكار كرد. سوسمار با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سخن گفت و همين موجب شد تا شكارچى مسلمان شود. سلمان در صدد برآمد تا برايش توشه اى فراهم كند. در خانه هاى زنان پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله چيزى پيدا نكرد. «سلمان گفت: اگر اين كار پسنديده اى است، بايد از منزل فاطمه دختر محمّد صلى اللَّه عليه و آله تهيه كنم. در خانه فاطمه عليهاالسلام را زد. فاطمه عليهاالسلام از پشت در پاسخ داد، چه كسى پشت در است؟ گفت: منم، سلمان فارسى». [بحارالانوار، ج 43، ص 72.]

از اين حديث بدست مى آيد كه درى وجود داشته كه فاطمه از پشت آن به سلمان جواب داد.

2- در حديث مفضل: «و خطاب فاطمه به آنان از پشت در». [در فصل دوم خواهد آمد.]

3- در فصلى كه از خانه هاى مكه سخن مى گوييم، حديث سخن گفتن
خديجه عليهاالسلام با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نيز خواهد آمد.

پشت در

1- روايت سليم بن قيس كه در فصل دوم خواهد آمد، مى گويد: «تا اينكه به در خانه ى على رسيد فاطمه پشت در نشسته بود». [ر. ك: بحارالانوار، ج 43، صص 197- 198؛ ج 28، ص 299؛ كتاب سليم، ص 250 (اعلمى).]

2- حديث نجواى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله با فاطمه عليهاالسلام در شبى كه فرداى آن وفات كرد، آمد. در اين حديث آمده: «چون نجواى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله با فاطمه عليهاالسلام به درازا كشيد، على، حسن و حسين بيرون آمدند و بر در ايستادند. مردم پشت در بودند». [بحارالانوار، ج 22، ص 490؛ به نقل از: طرف، صص 38- 41.]

حركت در

1- در حديث ابوموسى، وقتى كه در راه چاه اريس به دنبال پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله به راه افتاد، او كه خود را دربان حضرت قرار داده بود، مى گويد: «... ناگهان ديدم كسى در را حركت مى دهد. گفتم: كيست؟ گفت: عمر بن خطاب. گفت: به او اجازه ورود و او را به بهشت بشارت ده... انسان ديگرى آمد، در را حركت مى داد. گفتم: كيست؟ گفت: عثمان بن عفّان...». [صحيح بخارى، ج 2، ص 187، صحيح مسلم، ج 7، ص 118- 119؛ وفاءالوفاء، ج 3، صص 942- 943 از مسلم.]

2- ابوايوب انصارى به يكى از ديدار كنندگانش: «به خدا قسم مى خورم كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در همين خانه بود كه شما دو نفر در آن هستيد، و كسى جز رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در خانه نبود مگر على كه در طرف راستش نشسته بود و من كه در برابرش ايستاده بودم و انس. كسى در را حركت داد. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله گفت: انس!

ببين كيست؟ انس بيرون رفت و برگشت. گفت: عمار ياسر است.

ابوايوب گفت: از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله شنيدم كه فرمود: انس! در را براى عمار پاك پاكيزه باز كن. در را باز كرد...». [طرائف، ص 102؛ در پاورقى از: بحارالانوار، ج 38، ص 37، و مناقب خوارزمى، ص 124.]