مفلح صيمرى (و 900 ق) - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مفلح صيمرى (و 900 ق)

عالم علّامه، فقيه بزرگ و اديب جليل القدر، شيخ مفلح صيمرى در ضمن قصيده اى مى گويد:




  • و قادوا علياً فى حمائل سيفه
    على بيت بنت المصطفى و إمامهم
    و تغصب ميراث النبى محمد
    و توجع ضرباً بالسياط و تلطم



  • و عمار دقوا ضلعه و تهجموا
    ينادى ألا فى بيتها النار أضرموا
    و توجع ضرباً بالسياط و تلطم
    و توجع ضرباً بالسياط و تلطم



[المنتخب طريحى، ص 137.] .

على عليه السلام را كه حمايل شمشيرش را به گردنش انداخته بودند، كشان كشان بردند. پهلوى عمار را شكستند و به خانه ى دختر مصطفى يورش بردند. جلودارشان فرياد مى زد كه خانه فاطمه را آتش زنيد. ميراث پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله را از فاطمه غصب كردند و او را با ضرب تازيانه ها رنجور ساختند و به صورتش سيلى زدند.

حرّ عاملى (و 1104 ق)

فقيه محدّث، علّامه، شيخ حر عاملى صاحب دانشنامه حديثى معروف وسائل الشيعه منظومه اى دارد كه در آن مى گويد:




  • أولادها خمس حسين والحسن
    و محسن أسقط فى يوم عمر
    .. سببه قيل: حضور الاجل
    إذ سقطت لوقتها جنينها
    و لم تزل تبدى له أنينها



  • و زينب من أم كلثوم أسن
    من فتحه الباب كما قد اشتهر
    و قيل: من ضربة ذاك الرجل
    و لم تزل تبدى له أنينها
    و لم تزل تبدى له أنينها



[ارجوزة فى تواريخ النبى والائمه، صص 13] 14. ر. ك: تراجم أعلام النساء، ج 2، صص 316- 317..

زهرا عليهاالسلام پنج فرزند دارد: حسن و حسين و زينب كه از ام كلثوم بزرگتر است، و محسن كه همانگونه كه مشهور است روز حمله عمر به خانه زهرا عليهاالسلام در اثر باز كردن در توسط عمر، سقط شد... گفته اند: فاطمه، به اجل طبيعى مرد. در مقابل ديگران گفته اند: در اثر ضربت آن مرد از دنيا رفت، ضربتى كه در اثرش همان لحظه فرزندش را سقط كرد و همواره از درد آن مى ناليد.

صالح فتونى عاملى (و 1190 ق)

شيخ محمد مهدى فتونى نباطى عاملى، دانشمند، شاعر، و امام فقه و حديث و تفسير مى گويد:




  • يا سيدى يا رسول اللَّه قم لترى
    هذا على نفوا عنه خلافته
    قادوه نحو فلان كى يبايعه
    من أجل ذاك قضى بالسيف مضطهداً
    كأنه لم يكن صنو النبى و لم
    و تلك فاطمة لم يرع حرمتها
    من دق ضلعاً لها بالباب يكسره



  • فى الآل فوق الذى قد كنت تخبره
    و أنكر النص فيه منه منكره
    بالكره منه و أيدى الجور تقهره
    شبيره و قضى بالسم شبّره
    يكن من الرجس بارى يطهره
    من دق ضلعاً لها بالباب يكسره
    من دق ضلعاً لها بالباب يكسره



[ادب الطف، ج 5، صص 329] 330، به نقل از المجموع الرائق، ج 2، ص 323..

آقاى من، يا رسول اللَّه! برخيز و ببين كه بر خاندان تو سخت تر از آن مى گذرد كه تو خبر دادى. اين على است كه خلافت را از او ربودند و نص الهى را در موردش انكار كردند. او را كشان كشان نزد فلانى بردند تا به اكراه و زير فشار دستان ستمگر، با او بيعت كند. به همين منظور، شبير او- حسين عليه السلام- مظلومانه با شمشير كشته شد و شبّرش- حسن عليه السلام- مسموم به شهادت رسيد. گويى كه برادر پيغمبر نيست و پروردگارش او را از آلودگى پاكيزه نگردانيده است! و آن فاطمه است كه حرمتش را رعايت نكردند، آن كس كه وقتى در را شكست، پهلوى فاطمه را با آن شكست.

سيد حيدر حلّى (و 1304 ق)

شاعر توانا و اديب سخن سرا، سرآمد شاعران عراق در عصر خود، سيد حيدر حلى در ضمن قصيده اى مى گويد:




  • فلا و صفحك ان القوم ما صفحوا
    فحمل أمك قدماً أسقطوا حنقاً
    و طفل جدك فى سهم الردى فطموا



  • و لا و حلمك إن القوما حلموا
    و طفل جدك فى سهم الردى فطموا
    و طفل جدك فى سهم الردى فطموا



[ادب الطف، ج 8، ص 26؛ ديوان سيد حيدر حلى.] .

نه، قسم به گذشت تو قوم گذشت نكردند و قسم به شكيبائيت شكيبا نبودند. پس جنين مادرت را پيش تر با خشم و كينه سقط كردند. و طفل جدت را با تير مرگ از شير گرفتند.

/ 204