روايات امام باقر يا امام صادق - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روايات امام باقر يا امام صادق

17- علّامه عياشى روايت بلندى از يكى از آن دو امام عليه السلام نقل كرده كه در آخرش آمده: «ابوبكر به دنبال او (على) فرستاد كه بيا و بيعت كن.

على گفت: از خانه بيرون نمى آيم تا قرآن را جمع آورى كنم.

بار ديگر به دنبالش فرستاد، على گفت: بيرون نمى آيم تا از جمع قرآن فارغ شوم.

ابوبكر بار سوم پسرعمويش، قنفذ را به دنبال على فرستاد. فاطمه دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بپا خاست تا بين او و على عليه السلام حائل شود. قنفذ او را زد و بدون على بازگشت.

ترسيد كه مبادا على مردم را جمع كند. پس دستور داد هيزم آوردند و در اطراف خانه على قرار دادند. سپس عمر آتش آورد و خواست خانه را به روى على، و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام آتش بزند.

على كه اين كار را ديد، از خانه بيرون آمد و به اجبار و اكراه بيعت كرد نه از روى اختيار». [تفسير عياشى، ج 2، صص 307- 308؛ بحارالانوار، ج 28، ص 231؛ البرهان فى تفسير القرآن، ج 2، ص 424.]

18- محمد بن يحيى، از محمّد بن حسين، از محمّد بن اسماعيل، از صالح بن عقبه، از عبداللَّه بن محمّد جعفى از ابوجعفر (امام باقر)، و ابوعبداللَّه (امام صادق) روايت كرده كه فرمودند:

«فاطمه عليهاالسلام با ديدن كارهاى آنان، گوشه لباس عمر را گرفت و او را به طرف خود كشيد، و خطاب به او فرمود: به خدا قسم، پسر خطاب اگر كراهت نداشتم كه بلا دامنگير بى گناهان شود، مى دانستى كه چگونه خداوند را قسم مى دادم. آن وقت او را سريع الاجابه مى ديدى». [كافى، ص 460.]

شيخ الاسلام علامه مجلسى در تفسير كارهاى آنان مى گويد: «يعنى: ورود آنان به خانه فاطمه عليهاالسلام». [مرآة العقول، ج 5، ص 342.]

روايات امام باقر

19- ابراهيم بن احمد طبرى، از على بن عمر بن حسن بن على سيارى، از محمد بن زكرياى غلابى، از جعفر بن محمد بن عماره، از پدرش، از جابر جعفى، از ابوجعفر محمد بن على بن الحسين عليه السلام، از پدرش، از جدش، از محمد بن عمار بن ياسر كه در حديثى گفت: «و به حسن آبستن شد. چون او را به دنيا آورد، پس از چهل روز به حسين آبستن شد. سپس زينب و آنگاه ام كلثوم را به دنيا آورد، سپس به محسن آبستن شد. پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و آنچه در ورود آنان به خانه فاطمه عليهاالسلام گذشت، و پسر عمويش اميرالمومنين را بيرون بردند، و در اثر آنچه از آن مرد به فاطمه عليهاالسلام رسيد، يك فرزند كامل را سقط كرد. همين علت اصل بيمارى و رحلت فاطمه عليهاالسلام بود». [دلائل الامامه، صص 26- 27؛ ر.ك: عوالم العلوم، ج 11، ص 504.]

20- محمد بن جرير بن رستم طبرى بيان كرده كه چون با ابوبكر به خلافت بيعت كردند، على عليه السلام در خانه نشست و از حضور در جمع آنان خوددارى كرد. به خانه على آمدند و بر آن شدند تا خانه را روى على، و فاطمه عليهم السلام آتش زنند. زبير با شمشيرش بيرون آمد. شمشيرش را شكستند. اين روايت را محمد بن هارون از

ابان بن عثمان نقل كرده، مى گويد: سعيد بن قدامه از زائدة بن قدامه برايم حديث كرد كه ابوبكر على را به بيعت دعوت كرد امّا او امتناع ورزيد. وى سپس از احتجاج على با آنان نقل كرده مى گويد: از زائدة بن قدامه پرسيدم: اين حديث را از چه كسى شنيدى؟ گفت: از ابوجعفر محمّد بن على بن الحسين عليه السلام. [المسترشد فى امامة على بن ابى طالب، صص 64- 65.]

21- ابى الجارود از ابوجعفر (امام باقر عليه السلام) پرسيدم: چه وقت قائم شما قيام مى كند؟

امام عليه السلام به او پاسخ بلندى داد. از جمله مطالبى كه حضرت بدان اشاره كرده، اين بود: «هيزمى كه اوّلى و دومى جمع كردند تا با آن على و فاطمه و حسن و حسين را آتش زنند. اين هيزم نزد ماست و از هم ارث مى بريم...». [دلائل الامامه، ص 242.]

/ 204