شاعر بلندآوازه، مهيار ديلمى رحمه اللَّه در قصيده اى گفته است:
كيف لم تقطع يد مدّ إليك ابن صهاك فرحوا يوم أهانوك بما ساء أباك
فرحوا يوم أهانوك بما ساء أباك فرحوا يوم أهانوك بما ساء أباك
[ديوان مهيار، ج 2، صص 367] 368؛ شرح نهج البلاغه، ج 16، صص 235- 236. . چگونه دستى كه پسر صهاك به روى تو بلند كرد، قطع نشد؟ روزى كه به تو اهانت و بدرفتارى كردند، و موجبات رنجش پدرت را فراهم ساختند، شادمان و مسرور شدند.