ترس مسلّحان - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترس مسلّحان

اين استدلال كننده تلاش ديگرى كرده تا مگر بتواند به كمك آن، ديدگاه خود را تقويت كند. به نظر وى اقدام زهرا عليهاالسلام براى باز كردن در با توجه به اينكه عده اى در خانه بودند، قابل توجيه نيست. او مى گويد: «هرگاه كسانى بيايند تا تو را بازداشت نمايند، آيا به همسرت مى گويى: در را باز كن يا خودت در را باز مى كنى»؟

اين جماعت آمدند تا على را بازداشت كنند. پس چرا فاطمه در را باز مى كند؟ خصوصاً كه ساكنان خانه مسلّح بودند. پس نبايد از رويارويى با مهاجمان بترسند. زبير شمشير كشيده از خانه بيرون آمد، مهاجمان شمشيرش را شكستند.

به نظر مى رسد اين اشكال را از فضل بن روزبهان گرفته كه مى گويد:

«بزرگان بنى هاشم، اشراف بنى عبدمناف، و دليران قريش با على بودند. آنان در خانه بودند با شمشيرهاى يمانى در دست. اگر كار به آتش زدن ساكنان خانه مى رسيد، آيا به نظر شما مردانگى و غيرت را كنار مى گذاشتند و با شمشيرهاى كشيده بيرون نمى آمدند تا كسانى را كه قصد آتش زدن آنان را داشتند، بكشند». [ابطال نهج الباطل، (در ضمن دلائل الصدق)، ج 3، ص 46.]

پاسخ:

1- من معتقدم كه آنچه در پاسخ به پرسش قبل بيان شد براى بيان ضرورت باز كردن در توسط زهرا عليهاالسلام كافى است. چه مسأله فقط منع مهاجمان از دستگيرى و بازداشت على نبود بلكه مقابله ى على عليه السلام با آنان باعث تضييع حق، و فراهم آمدن فرصت براى تحقق اهداف مهاجمان در تزوير حقيقت و تحريف تاريخ مى شد.

آشكار شدن ماهيت اين قوم و معرفى آنان به عنوان متجاوز و ظالم به مردم
فقط و فقط با اقدام زهرا عليهاالسلام براى باز كردن در و پاسخ به مهاجمان امكان پذير بود و بس.

قابل ملاحظه اينكه به رغم وضوح اين مسأله، برخى واژه هايى به كار مى برند كه با حقيقت سازگار نيست. مثل: بازداشت على، به تسليم واداشتن معارضه، و مقابله با تمرّد و...

گويى به نظر اينان نشستن على عليه السلام در خانه و پاسخ دادن زهرا عليهاالسلام از ترس بازداشت على عليه السلام بوده نه براساس برنامه اى كه هدف آن نقش برآب كردن توطئه مهاجمان بود و به رغم همه ى مصائبى كه على و فاطمه عليهم السلام در اين راه تحمل كردند، به خوبى، موفق شدند.

2- واضح بود كه مقابله ى با مهاجمان با عنف و شمشير، خواسته مهاجمان بود تا حدود زيادى در خدمت و به نفع مصالح آنان؛ چيزى كه على عليه السلام از آن اجتناب مى كرد و پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله او را از آن نهى فرموده بود.

استدلال كننده، به اين امر اقرار كرده مى گويد: وصيت برادرش (رسول خدا) او را به عدم به كارگيرى زور و شمشير در امر خلافت، مقيد كرده بود. پس چه توقعى از آن حضرت عليه السلام در اين كار دارد؟ آيا از او مى خواهد كه با فرمان پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله مخالفت كند و تسليم دامى شود كه برايش كار گذاشته اند و در نتيجه فرصت شناخت حق را از امت بگيرد؟!

3- عدم پاسخ به دعوت به عُنف بدان معنى نيست كه احتياطات لازم در دفاع از خود را در صورت بروز هرگونه اذيت و آزار از سوى مهاجمان، به كار نگيرند. نخواستن خلافت به زور شمشير چيزى است و دفاع از خويش آنجا كه اقداماتى براى ريختن خون در كار است، چيزى ديگر.

آنچه زبير انجام داد، هنگامى بود كه على عليه السلام را گرفتند. زبير نمى توانست
تحمل كند كه على را دستگير كنند. لذا كوشيد تا با حمله به مهاجمان، على عليه السلام را خلاص سازد. خالد سنگ بزرگى به سوى او پرت كرد كه به پشت زبير اصابت كرد و شمشير را از دستش انداخت. عمر شمشير را برداشت و آن را به تخته سنگى زد تا شكست. [الاختصاص، صص 186- 187؛ بحارالانوار، ج 28، ص 229.]

متن ديگرى درباره ى آمدن عمر با جماعتى، مى گويد: زبير با شمشير كشيده به سوى عمر بيرون آمد، پايش گير كرد و به زمين خورد و شمشير از دستش افتاد. به او هجوم بردند و او را گرفتند. [تا ريخ الامم والملوك، ج 3، ص 202.]

/ 204