خواجويى مازندرانى (متوفاى 1173 ق) - رنج های زهرا (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنج های زهرا (سلام الله علیها) - نسخه متنی

سید جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خواجويى مازندرانى (متوفاى 1173 ق)

فاضل محقق خواجويى مازندرانى كه از اكابر علماى اماميه در روزگار خود بود، در رساله ى «طريق الارشاد» مى گويد:

«اذيت فاطمه عليهاالسلام توسط آنان مشهور است و در كتابهاى جمهور مسطور. ابوبكر به خانه اميرالمؤمنين عليه السلام فرستاد كه از بيعت امتناع كرده بود. خانه را كه فاطمه عليهاالسلام و گروهى از بنى هاشم در آن بودند، آتش زد، و على عليه السلام را بيرون آوردند و فاطمه عليهاالسلام را زدند كه بچه اش را در اثر همان ضربه سقط كرد.

اما پاسخ قوشجى كه مى گويد: تأخير على عليه السلام از بيعت ابوبكر نه از پراكندگى و مخالفت بلكه به واسطه ى عذر و پيشامدى بود؛ مردود
است. زيرا اگر مسأله اين بود پس چرا خانه اش را آتش زدند و او را به زور بيرون آوردند؟! .

.. از سوى ديگر اگر تأخير على عليه السلام از بيعت بواسطه ى عذر موجهى بود، در اين صورت بر پايه وجوب اهمال و اعتذار از بيعت خوددارى كرده است. پس دليل موجهى در بيرون آوردن او به عُنف، و آتش زدن خانه اش وجود ندارد. و اگر عذر موجهى نداشته پس چگونه براى كسى همچون على عليه السلام جايز است كه بدون عذر از بيعت با امامى كه معتقد به صلاحيت او براى امامت است، تخلّف كند؟ در حالى كه طبق روايات ميمون بن مهران، هركس بميرد و در گردن او بيعت امامى نباشد. به مرگ جاهلى مرده است...». [الرسائل الاعتقاديه، ص 444.]

علامه مازندرانى در پيگيرى مناقشه و نقد پاسخ قوشجى مى گويد:

«... مگر فاطمه طاهره در اين باره چه تقصيرى داشت؟ به چه دليل مستحق ضربى شد كه در اثر آن فرزندش را سقط كرد؟!

پس از اين جست و گريز، به هر حال پاسخ وى در مطلوب ما تصريح دارد. زيرا صحّت روايت را مسلّم گرفته و در آن اشكال نكرده است.

اين روايت دلالت صريح دارد كه فاطمه را به شدّت زدند. در حالى كه آورديم كه اذيت زهرا عليهاالسلام اذيت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله است...». [الرسائل الاعتقاديه، ص 446.]

پس از بيان بخشى از روايات جمهور در حق اهل بيت عليهم السلام و زهرا عليهاالسلام مى گويد:

«چگونه جمهور اين روايات را نقل مى كنند و سپس بر زهرا عليهاالسلام ستم روا مى دارند و او را اذيت مى كنند و حقش را به ستم از او مى گيرند و به او نسبت كذب و باطل مى دهند، پهلويش را مى شكنند، و فرزندش را سقط مى كنند»؟! [الرسائل الاعتقاديه، ص 445.]

بنگر اى عاقل بادرايت و اى صاحب نظر حقيقت جو چگونه عامه اين روايات را نقل مى كنند سپس به زهرا ستم روا مى دارند و او را مورد آزار و اذيت قرار مى دهند و حقش را مى گيرند و پهلويش را مى شكنند و جنينش را سقط مى كنند، پس مقلدان اين جماعت برحذر باشند.

«اين از يك سو، از سوى ديگر از طريق شيعه وارد شده كه فاطمه عليهاالسلام، معصومه، صديقه، شهيده، و رضيه بود...». [الرسائل الاعتقاديه، ص 301.]

شيخ يوسف بحرانى (متوفاى 1186 ق)

فقيه و محدّث بزرگ، شيخ يوسف بحرانى در مقام احتجاج مى گويد:

«... و او را به زور و در حالى كه طنابى به گردش انداخته بود و در ميان مردم مى كشيد، بيرون آورد و دور تا دور خانه اش هيزم چيد تا آن را به روى او و كسانى كه در خانه بودند، آتش بزند... و زدن زهرا عليهاالسلام كه در اثر آن فرزندش را سقط كرد، و زدن سيلى، چنانكه به صورت نقش بر زمين شد، و سوز و گداز و ناله اش به هوا برخاست». [الحدائق الناظرة، ج 5، ص 180.]

/ 204