آيه: 167 وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ
ترجمه
و (در آن موقع) پيروان گويند: اى كاش بار ديگرى براى ما بود (كه به دنيا برمى گشتيم) تا از اين پيشوايان بيزارى جوئيم، همانگونه كه آنها (امروز) از ما بيزارى جستند. بدينسان خداونداعمال آنها را كه مايه حسرت آنهاست، به آنها نشان مى دهد و هرگز از آتش دوزخ، بيرون آمدنى نيستند.نكته ها
به فرموده روايات، در قيامت صحنه ها و مواقف متعدّدى است. در برخى از آنها مُهر سكوت بر لب ها زده مى شود وتنها با نگاه هاى پرحسرت به يكديگر نگريسته و گريه مى كنند. در بعضى موارد، از همديگر استمداد كرده و در صحنه اى نسبت به هم ناله و نفرين مى كنند. در اين آيه مى خوانيم كه پيروان كفر نيز از حمايت ها و عشق ورزى هاى خود نسبت به رهبرانشان به شدّت پشيمان مى شوند، ولى ديگر كار از كار گذشته و تنها حسرتى است كه در دل دارند و با زبان مى گويند: اگر ما بارديگر برگرديم، هرگز دنباله رو آنها نخواهيم بود. كسانى كه اينقد ر بى وفا هستند كه از ما در اين روز تبرّى مى جويند، ما هم اگر به دنيا برگرديم، از آنان تبرّى خواهيم جست. آنها حسرت مى خورند، ولى مگر از حسرت، كارى ساخته است. در آيات متعدّد، كلمه خلود در مورد عذاب بكار رفته است. بعضى خلود را مدّت طولانى معنا مى كنند، ولى از جمله ى و ماهم بخارجين من النّار در اين آيه استفاده مى شود كه خلود به معناى ابديّت است، نه مدّت طولانى. در روايات، نمونه هايى از حسرت گنهكاران در قيامت به چشم مى خورد كه از جمله: كسانى هستند كه اموال زيادى را براى وارثان خود مى گذارند و خود در زمان حيات، كار خيرى نمى كنند. آنان در آن روز مشاهده مى كنند كه اگر وارث از ارث او كار خوبى انجام داده، در نامه و ارث ثبت شده و اگر كار بدى كرده، شريكِ جرم وارث قرار گرفته است. (498) نمونه ديگر اهل حسرت، آنانكه عبادات بسيار دارند، ولى رهبرى و ولايت علىّ بن ابى طالب عليهما السلام را نپذيرفته اند. (499) انسان، داراى اختيار است. اگر چنين نبود، پشيمانى و حسرت و تصميم مجدّد در او راه نداشت. پشيمانى و حسرت، نشانه ى آن است كه مى توانستيم كار ديگرى انجام دهيم. و تصميم مجدّد، رمز آن است كه انسان مى تواند با اراده و اختيار، هر راهى را كه صلاح بداند، انتخاب كند.پيام ها
1- طاغوت ها را رها كنيم. تا آنان ما را در قيامت رها نكرده اند، آنها را در دنيا رها كنيم. فنتبرّأ منهم 2- در قيامت، چشم انسان حقيقت بين شده و بر كارهاى خود، حسرت مى خورد. يريهم اللّه اعمالهم حسرات 3- آرزوى برگشت هست، ولى برگشتى نيست. لو أنّ لنا كرّة... وماهم بخارجين498-تفسير صفوةالتفاسير، ج 1، ص 113.
499-كافى، ج 1، ص 374.