ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِيِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِياءَ وَ لكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ".

يعنى و اگر آنها كه همان اهل كتاب باشند به خدا و نبى او محمد (ص) و قرآنى كه به آن جناب نازل شده ايمان مى‏آوردند و يا به پيغمبر خود و كتابى كه به او نازل شده مثلا موسى و توراتش ايمان مى‏داشتند هيچوقت كفار را دوست خود نمى‏گرفتند، براى اينكه ايمان چيزى است كه تمامى اسباب را هر چه هم از آن مؤثرتر نباشد تحت الشعاع خود قرار داده و از بين مى‏برد، و ليكن عده بسيارى از آنان فاسق و سر پيچ از ايمانند، در اين آيه وجه ديگرى را احتمال داده‏اند، و آن اينست كه ضميرهايى كه در:" كانوا" و در" يؤمنون" و در" ما اتخذوهم" است همه به" الَّذِينَ كَفَرُوا" بر گردد، و بنا بر اين احتمال، معناى آيه چنين مى‏شود: اهل كتاب اينقدر با كفر و كافر سرخوشند كه حتى اگر دوستان كافرشان به خدا و رسول اللَّه (ص) و قرآن ايمان بياورند همين اهل كتاب از دوستى با آنها بيزارى مى‏جويند، و خلاصه كفار را جز بخاطر كفرشان دوست نمى‏دارند «1»، اين احتمال احتمال بدى نيست، الا اينكه با جمله" وَ لكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ" نمى‏سازد، چون در اين جمله بطور مسلم ضمير به اهل كتاب بر مى‏گردد، نه به كفار.

" لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا ... نَصارى‏" مثل معروفى است كه مى‏گويند:" تعرف الاشياء باضدادها- هر چيزى در مقابل ضد خود بهتر جلوه كرده و شناخته مى‏شود"، خداى سبحان نيز براى اينكه حالات و معارف اسلام و حقانيت آن را در دلهاى امم و ملل جاى دهد، در چند آيه قبل خرافاتى را كه اهل كتاب اسم دين بر آنها نهاده بودند بيان فرمود: سپس به همان منظور خرافاتى را كه مختص به هر كدام از يهود و نصارا است- مثلا" يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ" را نسبت به يهود و" إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ" را نسبت به نصارا- ذكر فرمود، آن گاه براى اينكه كلام در ايفاى آن منظور بليغ و رسا و كامل شود نمونه‏اى هم از حال مشركين بر حال آن دو طايفه افزود، تا شنونده حال و عقايد و رفتار اين سه ملت را كه بزرگترين ملت‏هاى روى زمين‏اند ديده و با احوال و عقايد و رفتار مسلمين مقايسه كنند تا حقانيت و جلاوت معارف اسلام را بخوبى درك كنند، و نيز بدانند كه يهود، نصارا و وثنى‏ها از نظر دورى و نزديكى به اسلام يكسان نيستند، آن گاه در خاتمه، اين جهت را بيان فرموده كه نصارا از بقيه ملت‏ها به دين اسلام نزديك‏ترند، در اينجا ممكن است بپرسيد چرا چنين كرد و

(1) تفسير المنار ج 6 ص 491.

/ 539