دعاى ايوب و زكريا (ع)
و نيز از آن جمله، دعائى است كه خداى تعالى از حضرت ايوب (ع) بعد از آنكه مرضش به طول انجاميد و اموال و فرزندانش همه از بين رفت نقل مىكند:" وَ أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ" «3».وجوه ادبى كه در اين دعا بكار رفته، از بيانات قبلى روشن مىشود. ايوب (ع) هم مانند آدم، نوح، موسى و يونس (ع) حاجت خود را كه عبارت بود از بهبودى از مرض صريحا ذكر نكرد، او نيز خواست هضم نفس كند و حاجت خود را كوچكتر از آن بداند كه از پروردگار، آن را درخواست كند، همانطورى كه قبلا هم گفتيم همه انبياء (ع) هيچوقت حاجت خود را اگر در باره امور دنيوى بوده صريحا ذكر نمىكردهاند اگر چه غرضشان از آن حاجت، پيروى نفس هم نبوده.وجه ديگر اينكه اصولا ذكر سبب درخواست، كه همان اساس مرض بود و همچنين(1) درخواستش را اجابت نموده و از اندوه نجاتش داديم. سوره انبياء آيه 88.(2) پس او را خسته و ناخوش به صحرايى بى آب و علف افكنديم، و بوتهاى از كدو براى اينكه سايه بر سرش افكند رويانديم، و او را به سوى صد هزار نفر و يا بيشتر به رسالت روانه ساختيم، آنان ايمان آوردند و در نتيجه تا مدتى زندگيشان داديم. سوره صافات آيه 148.(3) و به ياد آر ايوب را وقتى كه ندا كرد، پروردگارا! مرض مرا از پاى در آورده و تو مهربانترين مهربانانى. سوره انبياء آيه 83.