بحث علمى :(شامل چند اشاره تاريخى و چند بحث علمى مربوط به نفس در چند فصل) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترخيص، دست كمى از آيات امر به معروف و نهى از منكر ندارد.

و نيز در الدر المنثور است كه ابن مردويه از ابى سعيد خدرى نقل مى‏كند كه گفت:

من اين آيه را نزد رسول اللَّه (ص) خواندم:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ" آن حضرت (ص) فرمود تاويل اين آيه نيامده و نخواهد آمد مگر بعد از اينكه عيسى بن مريم (ع) به زمين فرود آيد «1».

مؤلف: گفتار در اين روايات نظير همان گفتاريست كه در روايت گذشته گذشت.

و نيز در الدر المنثور است كه ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم از حذيفه نقل كرده‏اند كه در ذيل آيه شريفه" عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ" گفته است: اين وقتى است كه شما به وظيفه امر به معروف و نهى از منكر خود عمل كنيد. «2»

مؤلف: اين معنا معناى معتدلى است كه برگشت آن به همان مطلبى است كه ما گفتيم، و نظير آن هم از سعيد بن مسيب نقل شده است.

بحث علمى :(شامل چند اشاره تاريخى و چند بحث علمى مربوط به نفس در چند فصل)

ملفق از چند اشاره تاريخى، و چند بحث علمى مربوط به نفس كه در چند فصل ايراد مى‏گردد:

1- توجيه عاميانه" نفس" در زمانهاى گذشته و بيان اينكه انسان با كمى دقت، به عدم سنخيت بين نفس و بدن مادى حكم مى‏كند

1- تا آنجا كه مى‏دانيم و تاريخ بشرى نشان مى‏دهد همواره بر زبان انسان حتى بر زبان انسان اولى در خلال گفتگوهايش كلمه:" من"،" خودم" جارى مى‏شده و مسلما با اين كلمه حكايت از حقيقتى از حقايق خارجى اين عالم مى‏كرده‏اند، و يقينا مى‏فهميده‏اند كه چه مى‏گويند، و از اين كلمه چه حقيقتى را مى‏خواهند، چيزى كه هست چون مردمى مادى و نظرهايشان كوتاه و بيشتر سر و كارشان با حوائج جسمى و بدنى خود بوده از اين رو همين پرداختن مداوم به رفع حوائج مادى خود باعث شد كه از معناى واقعى اين كلمه و امثال آن غفلت ورزيده و مانعشان شد از اينكه لحظه‏اى بخود آمده و در باره معنايى كه كلمات" من"،" خودم" و امثال آن آن را حكايت مى‏كنند تعمق و دقتى بعمل آرند و چه بسا وادارشان مى‏كرده كه خيال كنند معناى اين كلمات همان بدن مادى آنان است و بس. و نيز چه بسا گمان مى‏كرده‏اند كه‏

(1) در المنثور، ج 2 ص 339- 340.

(2) در المنثور.

/ 539