بحث روايتى :(رواياتى راجع به مائده سماوى و بررسى روايات دال بر مسخ خائنين در قضيه مائده) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اصلى در اين عذابى كه مخصوص به قوم مسيح است همان درخواستى است كه خودشان كردند و در نوع خود بى نظير و مخصوص به خودشان مى‏باشد، بنا بر اين اگر خداوند دعايشان را مستجاب كند، بجا است كه در صورتى كه كفر بورزند عذابى بچشند كه آن هم در نوع خود بى نظير باشد.

از همين جا روشن مى‏شود كه مراد از" عالمين" عالمهاى جميع اعصار است نه تنها عالمهاى زمان آنان، براى اينكه امتيازى كه خدا به آنان داد منحصر به امت معاصرشان نبود، بلكه آنان را از جميع اهل عالم و براى هميشه ممتازشان كرد. و نيز از اينجا معلوم مى‏شود كه جمله" فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ" گر چه وعيد شديدى است به عذاب سختى، ليكن كلام ناظر به اين نيست كه شدت و دردناكى اين عذاب از تمامى عذابها بيشتر است، بلكه ناظر به اين است كه اين عذاب در باب خود عذابى است بى نظير ميان همه امت‏ها كه به اين امت مخصوص مى‏باشد.

بحث روايتى :(رواياتى راجع به مائده سماوى و بررسى روايات دال بر مسخ خائنين در قضيه مائده)

در مجمع البيان در ذيل جمله" هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ" از امام صادق (ع) نقل كرده كه فرمود: معنى اين جمله اين است كه آيا مى‏توانى از خداى خود درخواست كنى؟ «1» مؤلف: اين معنى از طرق عامه از بعضى از صحابه و تابعين مانند عايشه و سعيد بن جبير نيز نقل شده و معنايى است كه ما نيز سابقا آن را استظهار كرديم و گفتيم سؤال از استطاعت عيسى (ع) بالنسبه به استطاعتش به حسب حكمت و مصلحت صحيح است نه بالنسبه باستطاعتش به حسب اصل قدرت.

و در تفسير عياشى از عيساى علوى از پدرش از ابى جعفر (ع) نقل شده كه فرمود: مائده‏اى كه بر بنى اسرائيل نازل شد با زنجيرهاى طلايى از آسمان آويزان شد و مشتمل بود بر 9 عدد ماهى و 9 گرده نان. «2»

(1) تفسير مجمع البيان ط اسلاميه ج 3 ص 264

(2) تفسير عياشى ط اسلاميه ج 1 ص 350 ح 225

/ 539