چند روايت در باره سوگند لغو - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

طعام، همسرش هم از روى خشم گفت: حرامم باد اين طعام، ميهمان هم چون چنين ديد گفت: حرامم باد اين طعام، عبد اللَّه وقتى ديد كار به اينجا كشيد دست به طعام برده، و گفت:

بنام خدا تناول كنيد، بعد از صرف غذا خدمت حضرت رسول (ص) رفته و ماجرا را بعرض آن حضرت رسانيد، حضرت فرمود: تكليف همان بود كه كردى، آن گاه اين آيه نازل شد:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ..." «1».

مؤلف: ممكن است اين دو سببى كه در اين دو روايت اخير براى نزول آيه ذكر شده، يعنى داستان تحريك شدن شهوت آن مرد و داستان عبد اللَّه بن رواحه، شان نزول آيه نبوده باشد، و راوى وقتى داستان را نقل كرده آيه را از پيش خود بعنوان استشهاد ذكر كرده است، و از اين قبيل استشهادات روايات اسباب نزول زياد ديده مى‏شود، و ممكن هم هست براى نزول آيه اسباب و حوادث متعددى واقع شده باشد.

چند روايت در باره سوگند لغو

و در تفسير عياشى از عبد اللَّه بن سنان نقل شده كه گفت از امام (ع) پرسيدم از مردى كه به زنش مى‏گويد: اگر از اين به بعد من شربت حلال و يا حرامى بياشامم تو طالق باشى، و يا به بردگان خود مى‏گويد اگر چنين كنم شما آزاد باشيد. آيا طلاق و عتق او صحيح است؟ حضرت فرمود: اما حرام، كه نبايد نزديكش برود چه سوگند بخورد و چه نخورد، و اما حلالى كه سوگند بر آن خورده چون تحريم حلال است آن نيز حرام نمى‏شود، بايد كه آن را بياشامد، زيرا حق ندارد حلالى را حرام كند. خداى تعالى مى‏فرمايد:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ" پس در سوگندى كه بر ترك حلال خورده چيزى بر او نيست «2».

و مرحوم كلينى در كافى به سند خود از مسعدة بن صدقه نقل كرده كه گفت: من از امام صادق (ع) شنيدم كه در ذيل آيه شريفه" لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ" مى‏فرمود: سوگند لغو، گفتن نه و اللَّه و آرى و اللَّه كه در هيچ چيزى عقد و التزام نياورد. «3»

مؤلف: عياشى هم در تفسير خود نظير اين روايت را از عبد اللَّه بن سنان نقل كرده «4» و نيز نظير همان را از محمد بن مسلم روايت نموده، با اين تفاوت كه در آخرش دارد: با سوگند لغو

(1) الدر المنثور ج 2 ص 307.

(2) تفسير عياشى ج 1 ص 336 ح 162.

(3) كافى ج 7 ص 443 ح 1.

(4) تفسير عياشى ج 1 ص 336 ح 163.

/ 539