اين طريق، طريقى است اضطرارى كه مؤمن و كافر در آن گام مىنهند (إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ ...)
گفتيم از آيات استفاده مىشود: طريق انسان بسوى خداوند همان نفس انسان است، زيرا جز خود انسان چيز ديگرى نيست كه طريق انسان باشد، خود اوست كه داراى تطوراتى گوناگون و درجات و مراحلى است مختلف، روزى جنين، روزى كودك، زمانى جوان و زمانى پير مىشود و پس از آن در عالم برزخ ادامه حيات مىدهد، و روزى در قيامت و پس از آن در بهشت و يا در دوزخ بسر مىبرد، خلاصه اين است آن مسافتى كه هر انسان از بدو وجود تا انتهاى سيرش كه به مقتضاى آيه كريمه" وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى" «2» قرب به ساحت مقدس بارى تعالى است، آن مسافت را مىپيمايد. و همين انسان است كه در اين خط سير به هيچ جاى قدم نمىگذارد، و هيچ راه تاريك و روشنى را نمىپيمايد مگر اينكه همه آنها توأم است با اعمالى قلبى كه عبارتند از اعتقادات و امور قلبى ديگر، و همچنين توأم است با اعمالى بدنى يا صالح و يا غير صالح، اعمالى كه اثرش چه خوب و چه بد توشه فرداى اوست.پس طريق آدمى بسوى پروردگارش همان نفس اوست، و خداى سبحان غايت و هدف و منتهاى سير اوست، و اين طريق مانند راههاى ديگر اختيارى نيست، و اصولا براى اين طريق، شبيه و نظيرى نيست تا كسى يكى از آن دو را انتخاب و اختيار كند، بلكه اين طريق همانطورى كه از آيه" يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ" «3» استفاده مىشود(1) اگر نيكى كنيد به نفس خود نيكى كردهايد و اگر هم بدى كنيد باز بر ضرر خود كردهايد.سوره اسراء آيه 7.(2) سوره نجم آيه 42(3) هان اى انسان بدرستى كه تو كوشا و ساعى براى رسيدن به پروردگار خويشى، پس به جزاى سعى خود، خواهى رسيد. سوره انشقاق آيه 6.