جواب‏هايى كه در مورد ابهام و اشكال در آيه:" لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ ..." داده شده است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وقوع جزا در تقدير، وقوع شرط و لازمه آن اين است كه اين اشيا چيزهايى باشد كه اطلاع بر آنها مايه نگرانى است، از اين رو جستجوى از آنها در حقيقت درد سر براى خود خريدن است، بنا بر اين ممكن است كسى اشكال كند و بگويد مگر هيچ عاقلى بدون جهت براى خود نگرانى را مى‏خرد كه اين آيه از آن نهى مى‏كند؟ خوب بود مى‏فرمود: از مطالبى نپرسيد كه در آنها چيزهايى است كه اگر برملا شود شما را نگران مى‏كند. و يا مى‏فرمود: نپرسيد از چيزهايى كه ايمن نيستند از اينكه روشن شدنش شما را ناراحت كند. زيرا اگر به يكى از اين دو تعبير مى‏فرمود بى‏اشكال‏تر بود.

جواب‏هايى كه در مورد ابهام و اشكال در آيه:" لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ ..." داده شده است‏

از جواب‏هاى عجيبى كه به اين اشكال داده شده يكى اين است كه آيه شريفه نمى‏خواهد بگويد از سؤالاتى كه مى‏دانيد و يقين داريد جوابش شما را نگران مى‏كند بپرهيزيد تا اشكال شود به اينكه اين معنا چيزى نيست كه محتاج به سفارش و نهى باشد، بلكه مى‏خواهد بگويد از سؤالاتى كه احتمال چنين محذورى را در آن مى‏دهيد بپرهيزيد، براى اينكه لفظ:

" أن" در ادبيات عربى كلمه‏ايست كه قطع به وقوع را نمى‏رساند، و چون جزا هم در قاطعيت و احتمالى بودنش تابع شرط است، بنا بر اين جزا مترتب است بر احتمال شرط، نه يقين به شرط، پس معناى آيه اين است كه: احتمال اينكه جواب مايه نگرانى باشد كافى است براى اينكه مردم از اينگونه سؤالات خوددارى كنند. اين بود ما حصل آن جواب عجيب.

و چه اشتباه بزرگى است كه گوينده آن كرده، خوب بود مى‏فهميديم كدام قانون از قوانين عربيت مقرر كرده است كه شرط مقطوع الوقوع نباشد؟! و چون جزا هم تابع آنست پس افاده قطع نمى‏كند و آيا گفتن اينكه: اگر به منزلم آيى من احترامت مى‏كنم، افاده قطع به اكرام من را در زمينه آمدن شما نمى‏كند؟! و آيا من كه اين وعده را مى‏دهم در اين وعده شوخى مى‏كنم؟! علاوه اين جواب وقتى صحيح است كه آيه بخواهد نهى از سؤالى بكند كه احتمال مزبور در آن برود، و حال آنكه آيه صورت قطع به آن را مى‏فرمايد. پس اشكال به حال خود باقى و اين جواب صحيح نيست.

نظير اين جواب در بطلان جواب ديگرى است كه از اين اشكال داده شده، و بيانش بنا بر بعضى از نقل‏ها اين است كه مراد از اينكه فرمود: اشيايى كه اگر برايتان كشف شود نگران مى‏شويد، مغيباتى است از قبيل تعيين روز مرگ و عواقب امور، و جريان خير و شر و امثال آن، كه چه بسا مردم هوسران به هواى اطلاع از آن مى‏افتند، و حال آنكه اطلاع از آن عادتا خالى از نگرانى و تشويش براى انسان نيست و معلوم است كه جواب صحيح از پرسش از اينكه، چند سال ديگر مثلا از عمر من مانده؟ و يا سبب مرگ من چيست؟ عاقبتم خير است يا

/ 539