ميزان محدوديت آزادى در اجتماع؟ و بيان صحت نظر و روش اسلام در باره برده گيرى و انطباق آن با عقل و فطرت‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

محفوظ و پايدار مانده‏اند و تاريخ از اينگونه جوامع بسيار نشان مى‏دهد، و چيز نو ظهورى نيست، گر چه بسيارى از ماها در اثر از حد گذشتن تبليغات ملل غرب خيال مى‏كنند كه اسم آزادى را غربيها در دهن‏ها انداخته و معنايش را هم همانها اختراع و ابتكار كرده و توانسته‏اند آزادى على الاطلاق را حفظ كنند.

به هر حال پيكره يك اجتماع مانند يك بدن است، همانطورى كه قواى طبيعى روحى و جسمى يك فرد يكديگر را محدود داشته و بعضى از قوا بخاطر بعضى ديگر از كار دست مى‏كشد، مثلا قوه باصره كه منشا ديدن هر چيز قابل رؤيتى است وقتى لامسه چشم و يا قواى فكرى خسته و مانده شوند او نيز بمنظور همراهى با همكارانش متوقف مى‏شود، و قوه ذائقه كه از اعمال دستگاه گوارش از گرفتن لقمه و جويدن و فرو بردنش لذت مى‏برد وقتى عضلات فك خسته و مانده شدند او نيز دست از اشتهاى خود بر مى‏دارد. هم چنين اجتماع بشرى هم كه خود امرى است فطرى براى هيچ قومى دست نمى‏دهد مگر اينكه بعضى از افراد، مقدارى از آزادى را كه مى‏خواهند در عمل و در تمتعات خود داشته باشند فداى ديگران كرده و به محدوديت تن در دهند.

ميزان محدوديت آزادى در اجتماع؟ و بيان صحت نظر و روش اسلام در باره برده گيرى و انطباق آن با عقل و فطرت‏

10- آزادى تا چه حدى محدود است؟: و اما آن مقدار محدوديتى كه اجتماع در آزادى افراد ايجاد مى‏كند و اطلاق فطرى آن را تقييد مى‏نمايد بر حسب اختلاف مجتمعات بشرى از جهت زيادى قوانين و رسومى كه در مجتمع دائر مى‏باشد و كمى آن قوانين و رسوم مختلف مى‏شود، زيرا آن چيزى كه بعد از اجتماع در تقييد آزادى‏هاى فردى اثر به سزايى دارد همان قوانينى است كه در ميان مردم جارى مى‏شود، هر قدر مواد اين قوانين بيشتر و مراقبت در اعمال مردم دقيقتر باشد معلوم است كه محروميت از آزادى و لاقيدى بيشتر خواهد بود، چنان كه هر قدر مراقبت قوانين كم‏تر باشد آن محروميت‏ها نيز كمتر خواهد بود. ليكن در عين حال آن مقدار محدوديت واجبى كه در هيچ اجتماعى از بكار بستن آن مفرى نيست و هيچ انسان اجتماعى نمى‏تواند آن را ناچيز بگيرد محدوديتى است كه حفظ وجود اجتماع و سنن دائر و قوانين جارى از نقض و انتقاض موقوف بر آن است. و لذا هيچ مجتمعى از مجتمعات بشرى را نخواهيد يافت كه داراى قوه دفاعى‏اى كه از نفوس و ذرارى آن مجتمع دفاع كند و ايشان را از نابودى و هلاكت حفظ نمايد نبوده باشد، بلكه بهر اجتماعى كه نگاه كنيد خواهيد ديد كه زمامدارى امور آن اجتماع را تكفل نموده و با گستردن امنيت عمومى و بى‏رحمى در برابر متعدى و ظالم، سنن جارى و عادات و رسوم مقدس جماعت را از انتقاض حفظ ميكرده، اين شما و اين رسيدگى و مطالعه اوضاع جوامعى كه تاريخ اوضاع و احوال آنها را ضبط نموده، خواهيد ديد كه‏

/ 539