ميزان حسن و قبح عمل براى افراد و طبقات مختلف به ميزان تعقل و افق انديشه آنان بستگى دارد
آرى مردم شهر همه روزه سر و كارشان با اين رسوم و چشمشان پر از مشاهده اين آداب است، و اين خود معلمى است كه آنان را درس ادب مىآموزد، مردم شهر هم باز با هم تفاوت دارند و همهشان در يك افق نيستند، زيرا در بين ايشان نيز عده معدودى يافت مىشوند كه داراى فهم لطيفتر و آداب ظريفترى هستند، انتظارى كه از آنان مىرود از مردم متوسط نمىرود و مؤاخذاتى كه از آنان مىشود از اينان نمىشود، براى اينكه مردم متوسط اگر دقايق ادب و ظرافتهاى قولى و عملى را رعايت نكنند عذرشان موجه است، چون فهمشان بيش از آن نيست و از ادب و لوازم آن بيش از آن مقدارى كه رعايت مىكنند درك نمىكنند، چون افق و ظرف زندگيشان ظرف همين مقدار از ادب است، به خلاف نوادر و مردان فوق العاده كه در ترك آن دقايق و ظرائف اگر چه جزئى باشد مؤاخذه مىشوند، براى آنان حتى يك اشتباه لفظى غير محسوس و يك كندى مختصر و يا يك لحظه كوتاه اتلاف وقت و يا يك نگاه و اشاره نابجا و امثال آن گناه است، با اينكه هيچيك از اينها نه با قوانين مملكتى و عرفى مخالفت دارد و نه با قوانين دينى، و اين مثل معروفى هم كه مىگويند:" حسنات الأبرار سيئات المقربين- نيكىهاى نيكان نسبت به مقربين گناه است" به همين ملاك است.