معناى اينكه فرموده:" آنچه بر تو نازل شده- قرآن- بر طغيان و كفر يهود مى‏افزايد" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و مانند آن است و اما جمله" يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ" بيان است براى جمله" يَداهُ مَبْسُوطَتانِ".

معناى اينكه فرموده:" آنچه بر تو نازل شده- قرآن- بر طغيان و كفر يهود مى‏افزايد"

" وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً".

اين جمله و ساير جملات تا آخر آيه بطورى كه از سياق آن استفاده مى‏شود كلامى است كه بمنظور توضيح جمله" وَ قالَتِ الْيَهُودُ" ريخته و پرداخته شده است و در جمله" و ليزيدن" بخصوص اشاره است به اينكه اين جرأت و جسارت يهود نسبت به خداوند عظيم و لب به مثل" يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ" گشودنشان هيچ از يهود بعيد نيست، زيرا اينان مردمى هستند كه در دشمنى با اديان و در كفر، از قديم الايام مشخص و ممتاز بودند و اصولا مردمانى حسود و ستم‏پيشه‏اند، و معلوم است چنين مردمى وقتى خبردار شوند كه خداى متعال قريش را بر آنان فضيلت داده، و از بين ايشان شخصى را به نبوت برگزيده تا چه اندازه حسدشان تحريك مى‏شود، بنا بر اين قريش جز اين نبايد از يهود توقع داشته باشد و نبايد از شر آنان و از اينكه آتش طغيان و كفرشان تيزتر شود ايمن بنشينند.

آرى يهود در دنياى قبل از اسلام خود را اشرف ملل مى‏دانست و سيادت و تقدم بر ساير اقوام را حق مسلم خود مى‏پنداشت و خود را اهل كتاب، و ساير اقوام آن روز را امى و بى سواد و وحشى مى‏ناميد. و به دنياى آن روز فخر مى‏فروخت و ربانيين و احبار خود را به رخ عالميان مى‏كشيد و به علم و حكمت خود مى‏باليد. ليكن دوران آن سيادت خيالى و تمدن تو خالى سر آمد و آوازه پيغمبرى كه از قريش يعنى منحطترين اقوام كه همواره در برابر علم يهود و دانشمندان‏شان سر فرود مى‏آورد مبعوث شده بود و همچنين آوازه كتاب وى گوش يهود را خراش داد، مخصوصا وقتى در آن كتاب نظر كرده و آن را كتابى آسمانى و مهيمن، يعنى ناظر بر ساير كتب آسمانى يافت و ديد كه كتابى است سرشار از حق و حقيقت و مشتمل بر عالى‏ترين تعليمات روحى و كامل‏ترين طريق هدايت، بيش از پيش به ذلت و بى ارجى كتاب خود كه سالها به رخ عالميانش مى‏كشيد پى برد، لا جرم از آن خواب و خيال بيدار شده و بخود آمد در حالى كه هر لحظه به خشم درونى و كفر و طغيانش افزوده مى‏شد و اينكه مى‏بينيد خداى تعالى در اين آيه مى‏فرمايد: آياتى كه بتو نازل شده (قرآن) طغيان آنها را مضاعف مى‏كند، معنايش اين نيست كه (العياذ باللَّه) قرآن سبب ضلالت آنها است بلكه به اين عنايت است كه گفتيم اصولا جنس يهود بخودى خود جنسى حقود و حسود و كينه‏توز است و نزول قرآن سبب شد آن آتش تيزتر شود و معارف حق و دعوت صريحى كه در قرآن است باعث شد آن كفر و حسد طغيان كند و به همين عنايت است كه خداى تعالى در مواضع عديده‏اى از قرآن كريم هدايت و ضلالت را به خود نسبت مى‏دهد، از آن جمله مثلا مى‏فرمايد:" كُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ‏

/ 539