روزه گرفتن آن حضرت‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏كرد، و برايش خيمه‏اى مويى مى‏زدند، و در آن ايام لحاف و بسترش را برمى‏چيدند، بعضى از اصحابش گفته‏اند كه: از زنان هم كناره مى‏گرفت و ليكن امام صادق فرمود: اين حرف صحيح نيست و از زنان كناره‏گيرى نمى‏كرد. «1»

مؤلف: اين معنا در روايات زياد ديگرى هم وارد شده، و مقصود از كناره‏گيرى از زنان به طورى كه مى‏گويند و روايات هم بر آن دلالت دارد آميزش و معاشرت با آنان است نه جماع.

روزه گرفتن آن حضرت‏

167- و از جمله آداب و سنن آن حضرت در روزه گرفتن آنست كه صاحب فقيه به سند خود از محمد بن مروان نقل كرده كه گفت: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: رسول خدا (ص) يك مرتبه آن قدر زياد روزه مى‏گرفت كه مى‏گفتند:

ديگر افطار نمى‏كند و يك مرتبه آن قدر پشت سر هم افطار مى‏كرد كه مى‏گفتند ديگر روزه نمى‏گيرد، بعضى از اوقات هم يك روز روزه مى‏گرفت و يك روز افطار مى‏كرد، بعضى از اوقات تنها روزهاى دوشنبه و پنجشنبه را روزه مى‏گرفت تا آنكه به اينجا رسيد كه در هر ماه تنها سه روز يعنى پنجشنبه اول ماه و چهارشنبه وسط ماه و پنجشنبه آخر ما را روزه مى‏گرفت. و مى‏فرمود: اگر كسى اينچنين روزه بگيرد مثل اين است كه تمام عمرش روزه بوده، آن گاه امام صادق (ع) فرمود: پدرم بارها مى‏فرمود: هيچ كسى نزد خدا دشمن‏تر و مبغوض‏تر از كسى نيست كه وقتى به او مى‏گويند رسول خدا (ص) چنين و چنان ميكرد و مثلا زياد روزه نمى‏گرفت و تو چرا اين قدر روزه مى‏گيرى و نماز مى‏خوانى در جواب بگويد: خدا مرا بخواندن نماز زياد و گرفتن روزه بسيار عذاب نخواهد كرد، زيرا معنى اين حرف اين است كه رسول خدا بيش از آن نمى‏توانسته عبادت كند. «2»

168- و در كافى به سند خود از محمد بن مسلم از ابى عبد اللَّه (ع) نقل كرده كه فرمود: رسول خدا (ص) در اوائل بعثت روزه گرفتنش اينطور بود كه يك مدت آن قدر پى در پى روزه مى‏گرفت كه مى‏گفتند هيچ روزى را بدون روزه بسر نمى‏برد، و مدتى ديگر آن قدر پى در پى روزه بود كه گفته مى‏شد: روزه نمى‏گيرد، آن گاه اين رويه را ترك كردند و مدتى يك روز در ميان روزه مى‏گرفتند كما اينكه روزه حضرت داود هم همين طور بوده، پس از مدتى اين را نيز ترك كرد و مدتى همان ايام البيض هر ماه را روزه بود، در آخر اين‏

(1) كافى ج 4 ص 175 ح 1.

(2) من لا يحضره الفقيه ج 2 ص 48.

/ 539