استخاره و تفال به اين صورت كه اگر خوب بود با طيب خاطر و اگر بد بود با توكل به خدا اقدام شود بلا مانع است
پس استخاره با قرآن جز همان طيب نفس و رفع ترديد و سرگردانى و اميد به نفع و سعادت اثر ديگرى ندارد، و ما بزودى راجع به خصوص استخاره بحثى مفصل خواهيم كرد (ان شاء اللَّه تعالى).از آنچه گفته شد بدست آمد اينكه بعضى از مفسرين" ازلام" را به معناى" تفال" حمل نموده، آن گاه حرمت استخاره را از آن استنتاج كرده و آيه را دليل بر بطلان آن قرار دادهاند، صحيح نيست، و نمىتوان آن را به آيه نسبت داد." رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ"" رجس" (به كسر را) بنا بر آنچه راغب در مفردات خود گفته مانند نجس هر چيز پليدى را گويند «1»، و اما" رجاست" (به فتح را و سكون جيم) به معناى وصف پليدى است، مانند نجاست و قذارت كه عبارتند از پليدى يعنى حالت و وصفى كه طبايع از هر چيزى كه داراى آن حالت و وصف است از روى نفرت دورى مىكنند، و پليد بودن اينهايى كه در آيه ذكر شده است از همين جهت است كه مشتمل بر وصفى است كه فطرت انسانى نزديكى به آن را براى خاطر آن وصفش جايز نمىداند، چون كه در آن هيچ خاصيت و اثرى كه در سعادتش دخيل باشد و احتمال دهد كه روزى آن خاصيت از آن پليدى جدا شود، نمىبيند، كما اينكه چه بسا آيه شريفه" يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما" «2» هم اشاره به اين معنا داشته باشد، چون(1) مفردات راغب ص 188.(2) سوره بقره آيه 219.