مراد از هدايت انبياء (ع) توحيد ايشان است و امر به اقتداء به هدايت آنان (فبهديهم اقتده) امر به پيروى آنان است در عمل‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مراد از هدايت انبياء (ع) توحيد ايشان است و امر به اقتداء به هدايت آنان (فبهديهم اقتده) امر به پيروى آنان است در عمل‏

خداى تعالى در اين آيات گروهى از انبياى گرام خود را نام برده و سپس خاطر نشان ساخته كه ايشان را به هدايت الهى خود اكرام كرده است.

و مراد از اين هدايت تنها توحيد است و بس به دليل اينكه در آخر مى‏فرمايد:" وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ" چه همانطورى كه مى‏بينيد غير از شرك منافى ديگرى براى آنچه كه از هدايت روزى‏شان فرموده ذكر نكرده، پس معلوم مى‏شود كه آنها را جز به توحيد هدايت نفرموده. و اين توحيد است كه در تمامى اعمالشان اثر كرده، براى اينكه مى‏فرمايد شرك كه امر قلبى است در اعمالشان اثر نموده و باعث حبط آن مى‏شود. وقتى شرك چنين اثرى داشته باشد معلوم است كه توحيد هم منافى و ضد آن است، اثر ضد آن را در عمل خواهد داشت. به اين معنا كه صورت عمل طورى مى‏شود كه توحيد درونى را مجسم ساخته و آن را مانند آينه‏اى كه صورتها را نشان مى‏دهد، حكايت مى‏كند، به طورى كه اگر فرضا ممكن باشد اعتقاد درونى مجسم شود و به صورت اعمال در آيد هر آينه اعتماد به توحيد به صورت اينگونه اعمال در خواهد آمد، و به عكس اگر فرضا ممكن باشد كه عمل برگردد و اعتقاد درونى شود هر آينه اين اعمال صالح به صورت اعتقاد به توحيد در خواهد آمد، و اين معنا در صفات روحى مصداق بسيار دارد، زيرا ما به چشم خود مى‏بينيم كسانى كه مثلا در دل مبتلا به رذيله تكبرند، همين حالت درونى‏شان از اعمال‏شان هويدا مى‏شود، و همچنين رفتار اشخاص مسكين، شكستگى و مسكنت آنان را حكايت مى‏كند.

خداى تعالى سپس پيغمبر خود را از باب تاديب دستور مى‏دهد به اينكه به هدايت انبياء گذشته اقتدا كند، نه بخود آنان. چون اقتدا عبارتست از متابعت در عمل نه در اعتقاد. اعتقاد به تنهايى امرى است غير اختيارى و تقليد ناپذير، بنا بر اين معنى اين دستور اين مى‏شود كه عمل صالح انبياء را كه بر مبناى توحيد و تاديب عملى الهى از آنان صادر شده اختيار نموده و مورد عمل قرار دهد، و مراد از اين تاديب الهى هم همان چيزى است كه خداى تعالى در اين آيه به آن اشاره فرموده:" وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ" «1».

(1) و قرار داديم ايشان را پيشوايانى كه هدايت كنند به دين ما و به آنان وحى كرديم عمل به خيرات و اقامه نماز و دادن زكات را و كار ايشان عبادت ما بود. سوره انبيا آيه 73.

/ 539