معناى" بحيره"،" سائبه"،" وصيله" و" حامى"، چهار قسم حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند
اما" بحيره": در مجمع البيان از زجاج نقل كرده كه او گفته است بحيره ماده شترى بوده كه پنج شكم زائيده باشد، و شكم پنجم آن نر باشد. و چون رسم چنين بوده كه گوشهاى اين بچه شتر را پاره كرده و شكاف فراخى به آن مىدادند از اين جهت آن را بحيره مىناميدهاند.و نيز رسمشان اين بوده كه بر پشت آن سوار نمىشدند، و آن را نمىكشتند، و از باب احترام از هيچ آب و علفى منعش نمىنمودند و پيادگان هر چه هم خسته مىشدند بر پشت آن سوار نمىشدند.از ابن عباس نقل شده كه گفته است: رسم عرب اين بود اگر ماده شترى پنج شكم مىزاييد، شكم پنجمش اگر نر بود آن را مىكشتند و همگى از مرد و زن از گوشتش مىخوردند، و اما اگر ماده بود گوشش را مىشكافتند و اين همان بحيره است، و اگر هم آن را مىكشتند مو و كرك آن را از پوستش نمىكندند، و در هنگام كشتن هم اسم خداى را بر آن نمىبردند، و بار بر پشتش نمىبستند، چشيدن شير آن را و همچنين ساير انتفاعات آن را بر زنان حرام شمرده و همه انتفاعات از زنده آن را مخصوص مردان مىدانستند ولى خوردن گوشت آن را براى هر دو طايفه تجويز مىكردند: و نيز از محمد بن اسحاق نقل شده كه گفته: بحيره ماده شترى است كه از سائبه تولد يافته باشد.اما" سائبه": در مجمع البيان «1» از زجاج و علقمه نقل مىكند كه" سائبة" عبارت از(1) مجمع البيان ج 4 ص 252.