نكاتى كه در جواب عيسى (ع) به خداى تعالى در مقام تبرئه خود از شرك وزيدن نصارا نهفته است، و حاكى از نهايت ادب بندگى او مى‏باشد. - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صورت مريم بود كما اينكه مفسرين هم اين حدس ما را محقق دانسته‏اند، بلكه هم صورت مريم بوده و هم صورت طناب پاكيزه‏اى از پليديهاى اصلى، آن گاه گفته: سبب اصلى پرستش مريم در شرق عزيز همين مطلب بوده است، و اين حادثه تقريبا در حدود ده قرن قبل از مسيح رخ داده و برگشت اين فضيلت در حقيقت به اين پيغمبر عظيم يعنى" ايليا" است. آن گاه گفته: و از همين جهت اجداد كرملى‏ها اولين طايفه‏اى بوده‏اند كه بعد از پيغمبران و شاگردان آنها به الوهيت مسيح ايمان آورده‏اند، و اولين طايفه‏اى بودند كه براى مريم بعد از عروج جان و تنش به آسمان معبدها بپا كردند." «1»

اين بود شواهدى از كلمات علماى مسيحيت بر اينكه گفتيم بسيارى از ايشان مريم را نيز مى‏پرستند و اگر اين مطالب را با اينكه طولانى بود از كتاب المنار نقل كرديم براى اين بود كه خواننده محترم با دقت در آن از منطق علماى مسيحيت در اثبات پرستش مريم اطلاع يافته و پاره‏اى از گزاف گوئيهاى‏شان را در دين مشاهده نمايد.

نكاتى كه در جواب عيسى (ع) به خداى تعالى در مقام تبرئه خود از شرك وزيدن نصارا نهفته است، و حاكى از نهايت ادب بندگى او مى‏باشد.

" قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ..."

اين آيه و آيه بعدش جواب مسيح است از سؤالى كه از او شد، و همانطورى كه گفتيم آن جناب در پاسخ خود ادب عجيبى بكار برده است، زيرا وقتى ناگهان و بدون انتظار از پروردگار خود مى‏شنود كه نسبتى به ساحت مقدس او داده‏اند كه سزاوار و لايق مقام قدس و ساحت جلال و عظمت او نيست و آن نسبت عبارت است از اتخاذ مردم معبودها و شركا براى خداى سبحان، لذا در آغاز سخن خداى خود را تسبيح و تقديس مى‏نمايد، آرى ادب عبوديت اقتضا مى‏كند كه بنده در چنين موقعى پروردگار خود را از چيزهايى كه سزاوار نيست در باره وى بشنود و يا تصور آن را به خود راه دهد تقديس نموده و او را از آن نسبت‏هاى ناروا منزه سازد، چنان كه خود پروردگار هم در كلام خود، بندگان خود را به چنين ادبى تاديب كرده و فرموده:" وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ" «2».

و نيز فرموده:" وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ" «3».

مسيح (ع) پس از تسبيح خداى تعالى چيزى را كه خداوند از انتسابش به وى پرسش نموده و آن اين بوده كه به مردم گفته باشد غير از خدا، مرا و مادرم را هم دو معبود

(1) تفسير المنار ج 7 پاورقى ص 263.

(2) و گفتند رحمان فرزند براى خود گرفته منزه است خدا. سوره انبيا آيه 26.

(3) و براى خدا دختران قرار مى‏دهند منزه است خدا. سوره نحل آيه 57.

/ 539