مراد از" اشياء" كه در آيه شريفه سؤال از آنها ممنوع شده، جزئيات مربوط به احكام دين است - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6
لطفا منتظر باشید ...
سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ..." و همچنين جمله" وَ إِنْ تَسْئَلُوا" دلالت دارد بر اينكه سؤالات، سؤالاتى بوده مربوط به خردهريزهاى احكام دين، و چيزهايى كه تفحص و كاوش در آنها جز دشوار كردن دين و سنگين كردن بار تكليف نتيجه ديگرى ندارد، مانند سؤالاتى كه بنى اسرائيل در باره خصوصيات گاوى كه مامور به ذبح آن شده بودند مىكردند، و در نتيجه اينقدر آن گاو را محدود و مشخص كردند تا منحصر شد به يك گاو، و مجبور شدند به قيمت گزافى خريدارى كنند. مقصود از اشياء همين مطالب است نه امور غيبى.
و اما اينكه فرمود:" عَفَا اللَّهُ عَنْها" ظاهرش اين است كه جملهايست مستقل: و در مقام تعليل نهى در" لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ" مىباشد نه اينكه وصف باشد براى اشيا و كلام پس و پيش و تقدير آن چنين باشد:" لا تسئلوا عن اشياء عفا اللَّه عنها ان تبد لكم تسؤكم" چنان كه بعضى توهم كردهاند، زيرا خود اين تعبير يعنى متعدى ساختن عفو را به لفظ" عن" بهترين شاهد است بر اينكه مراد از اشياى مذكور همان امورى است كه مربوط به شرايع و احكام است، زيرا اگر مراد از اشياء امور تكوينى بود جا داشت بلكه واجب بود بفرمايد:
" عفا اللَّه" به هر حال تعليل به عفو مىفهماند كه مراد از كلمه اشيا خصوصياتى است راجع به احكام، و شرايع و قيود و شرايطى است راجع به متعلقات آنها، و اينكه اگر اسمى از آن نبرده نه از روى غفلت و يا سهلانگارى بوده، بلكه منظور خداى سبحان، تخفيف بر بندگان و تسهيل امر بر آنان بوده، چنان كه در همين آيه اشاره به اين معنا كرده و فرموده:" وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ" بنا بر اين، ساختن و پرداختن سؤالاتى از پيش خود در حقيقت خود را بيهوده به زحمت انداختن و در ديندارى كار را بر خود تنگ گرفتن است، و البته اين باعث بد حالى و اندوه مىشود، چون در حقيقت اينگونه سؤالات رد عفو پروردگار و نپذيرفتن آن است، با اينكه خداى تعالى جز تسهيل امر و تخفيف در تكليف بندگان و تحكيم صفت مغفرت و حلم خود غرض ديگرى از آن ندارد.
مراد از" اشياء" كه در آيه شريفه سؤال از آنها ممنوع شده، جزئيات مربوط به احكام دين است
پس برگشت مفاد" لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ ..." به مثل اين است كه كسى بگويد: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از رسول اللَّه (ص) از چيزهايى كه شريعت او از آنها ساكت است و خدا هم از روى عفو و تسهيل و تخفيف بر بندگان متعرض بيان آنها نشده سؤال مكنيد، زيرا آنها خصوصياتى هستند كه سؤال از آنها در حين نزول قرآن- يعنى ساعتى كه هر چه از احكام دين در آن ساعت سؤال شود- بيانش نازل مىشود و باعث بد حالى و اندوهتان مىگردد.
پس از آنچه گذشت بدست آمد كه اولا جمله" وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ