مراد از" اشياء" كه در آيه شريفه سؤال از آنها ممنوع شده، جزئيات مربوط به احكام دين است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 6

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 6

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ..." و همچنين جمله" وَ إِنْ تَسْئَلُوا" دلالت دارد بر اينكه سؤالات، سؤالاتى بوده مربوط به خرده‏ريزهاى احكام دين، و چيزهايى كه تفحص و كاوش در آنها جز دشوار كردن دين و سنگين كردن بار تكليف نتيجه ديگرى ندارد، مانند سؤالاتى كه بنى اسرائيل در باره خصوصيات گاوى كه مامور به ذبح آن شده بودند مى‏كردند، و در نتيجه اينقدر آن گاو را محدود و مشخص كردند تا منحصر شد به يك گاو، و مجبور شدند به قيمت گزافى خريدارى كنند. مقصود از اشياء همين مطالب است نه امور غيبى.

و اما اينكه فرمود:" عَفَا اللَّهُ عَنْها" ظاهرش اين است كه جمله‏ايست مستقل: و در مقام تعليل نهى در" لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ" مى‏باشد نه اينكه وصف باشد براى اشيا و كلام پس و پيش و تقدير آن چنين باشد:" لا تسئلوا عن اشياء عفا اللَّه عنها ان تبد لكم تسؤكم" چنان كه بعضى توهم كرده‏اند، زيرا خود اين تعبير يعنى متعدى ساختن عفو را به لفظ" عن" بهترين شاهد است بر اينكه مراد از اشياى مذكور همان امورى است كه مربوط به شرايع و احكام است، زيرا اگر مراد از اشياء امور تكوينى بود جا داشت بلكه واجب بود بفرمايد:

" عفا اللَّه" به هر حال تعليل به عفو مى‏فهماند كه مراد از كلمه اشيا خصوصياتى است راجع به احكام، و شرايع و قيود و شرايطى است راجع به متعلقات آنها، و اينكه اگر اسمى از آن نبرده نه از روى غفلت و يا سهل‏انگارى بوده، بلكه منظور خداى سبحان، تخفيف بر بندگان و تسهيل امر بر آنان بوده، چنان كه در همين آيه اشاره به اين معنا كرده و فرموده:" وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ" بنا بر اين، ساختن و پرداختن سؤالاتى از پيش خود در حقيقت خود را بيهوده به زحمت انداختن و در ديندارى كار را بر خود تنگ گرفتن است، و البته اين باعث بد حالى و اندوه مى‏شود، چون در حقيقت اينگونه سؤالات رد عفو پروردگار و نپذيرفتن آن است، با اينكه خداى تعالى جز تسهيل امر و تخفيف در تكليف بندگان و تحكيم صفت مغفرت و حلم خود غرض ديگرى از آن ندارد.

مراد از" اشياء" كه در آيه شريفه سؤال از آنها ممنوع شده، جزئيات مربوط به احكام دين است‏

پس برگشت مفاد" لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ ..." به مثل اين است كه كسى بگويد: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از رسول اللَّه (ص) از چيزهايى كه شريعت او از آنها ساكت است و خدا هم از روى عفو و تسهيل و تخفيف بر بندگان متعرض بيان آنها نشده سؤال مكنيد، زيرا آنها خصوصياتى هستند كه سؤال از آنها در حين نزول قرآن- يعنى ساعتى كه هر چه از احكام دين در آن ساعت سؤال شود- بيانش نازل مى‏شود و باعث بد حالى و اندوهتان مى‏گردد.

پس از آنچه گذشت بدست آمد كه اولا جمله" وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ‏

/ 539